یسیرا"، "هفوة" به معنای لغزش است؛ و در حالتی که عمر کوتاه خود را در لغزشها سپری میکند؛ مقصود این که ممکن است چنین فردی با وجود این که عمر کوتاهی دارد، اما بر اثر غفلت از خدا گناهان و لغزشهای فراوانی داشته باشد.
"لم یفد عوضا، و لم یقض مفترضا" از آن مال و ثروت خدادادی برای خود سود و عوضی برنداشته، و هیچ یک از واجبات الهی را انجام نداده است. این ثروت دنیایی که خدا به انسان میدهد برای بهره برداری و استفاده از آن است، قسمتی از این ثروت خرج زندگی روزانه میشود ولی بقیه آن را باید به آخرت انتقال داد، اگر چنین کردیم سود و بهره ای از دنیا برده ایم.
"دهمته فجعات المنیة فی غبر جماحه، و سنن مراحه"، "دهم" به معنای فراگرفتن و احاطه کردن است، "فجعات" جمع "فاجعة" به معنای فاجعه ها و مصیبتها میباشد، "فجعات المنیة" یعنی فاجعه ها و مصیبتهای مرگ. "غبر" جمع "غابر" به معنای باقی مانده است، "جماح" به معنای چموشی است، "غبر جماحه" یعنی در باقی مانده چموشی ها. "سنن" به معنای طریقه و روش است، "مراح" به معنای شدت خوشحالی است. معنای دو جمله این است که: احاطه میکند چنین فردی را مصیبتهای مرگ در حالتی که او در باقی مانده های چموشی و پرده دری و در روشهای بد و شدت خوشحالی است.
"فظل سادرا، و بات ساهرا، فی غمرات الالام، و طوارق الاوجاع و الاسقام بین اخ شقیق، و والد شفیق، و داعیة بالویل جزعا، و لادمة للصدر قلقا"
(پس روزها در حال تحیر و شبها در درون دردها و بیماریهای نوظهور تا به صبح بیدار است، در میان برادری همتا و پدری مهربان و زنانی که از روی جزع فریاد و از جهت اضطراب به سینه میزنند افتاده است.)
"فظل سادرا" روز را به شب درآورده در حالی که در تحیر است. "ظل" در مقابل "بات" به معنای روز را به شب درآوردن است، "سادرا" را هم قبلا معنا کردیم