شما در دنیا برگزیده اید؛ اگر به زر و زیور و پست و مقام این دنیا دل بسته شدید در قیامت در جهنم هستید، برای این که در دنیا دل به جهنم دنیا بستید؛ و اگر در دنیا به سادگی از تمایلات دنیایی گذشتید و راه حق را انتخاب کردید، در آخرت هم به سادگی از روی پل صراط میگذرید و به بهشت میروید. صراط دنیا شناخت امام واجب الاطاعة و پیروی از اوست، حال اگر کسی این محل عبور را به راحتی دریافت کرد، در جهنم دنیا نیفتاده و به بهشت میرود، ولی اگر راه را نشناخت و یا اطاعت نکرد، در قیامت نمی تواند از روی پل عبور کند.
پیش فرستادن توشه
"و قدم زاد الاجلة سعیدا، و بادر من وجل، و اکمش فی مهل، و رغب فی طلب، و ذهب عن هرب، و راقب فی یومه غده، و نظر قدما امامه"
(و توشه آخرت را پیش فرستاده و خوشبخت گردیده، و از ترس خدا در راه حق شتاب کرده، و در مهلتی که در دنیا به او داده اند برای عبادت سرعت گرفته، و با رغبت در طلب خشنودی خدا برآمده، و برای گریختن از عذاب خدا به راه حق رفته، و امروز مراقب فردای خود بوده است، و آینده خویش را به دقت مینگرد.)
این عبارات چند صفت از اوصاف الگوی تقوی را برشمرده است؛ یکی این که "و قدم زاد الاجلة سعیدا" پیش فرستاده است توشه قیامت خود را - در نسخه نهج البلاغه عبده که نزد ماست "ذات الاجلة" ضبط شده و غلط است و "زاد الاجلة" صحیح است - پس یکی از اوصاف الگوی تقوی این است که توشه قیامت خود را پیش فرستاده "سعیدا" در حالی که خوشبخت است.
"و بادر من وجل" و از روی ترس مبادرت به رفتن به طرف آخرت میکند.
"و اکمش فی مهل" و با این که در دنیا یک مهلت مثلا شصت هفتاد ساله دارد، اما برای رفتن به طرف آخرت سرعت میگیرد. "اکمش" به معنای "اسرع" است، "مهل" هم از ماده "مهلت" است؛ یعنی با مهلتی که دارند سرعت میورزند.