پرهیزکاری بیان فرموده. در نسخه عبده که پیش ماست "ارجف" است ولی در بعضی از نسخه های نهج البلاغه "اوجف" ذکر شده است. اگر "ارجف" باشد به معنای حرکت، زلزله و لرزش است؛ روی این فرض معنای جمله این است که: ذکر گفتن زبان او را به حرکت در آورده است، یعنی همیشه زبان او به ذکر خدا جاری است. ولی اگر "اوجف" باشد به معنای "اسرع" است؛ یعنی ذکر خدا با سرعت به زبان او جاری است، یعنی ذکر خدا به سرعت در آورده است زبان او را.
"و قدم الخوف لا بانه"
(و پیش فرستاده ترس از خدا و گناهان را برای در امان بودن روز قیامت.)
نسخه های نهج البلاغه در کلمه "لا بانه" اختلاف دارند؛ بعضی ها همین "ابانه" دارند که به معنای اول وقت است، روی این فرض معنای جمله این است که چنین فردی ترس را برای اول وقت خود پیش فرستاده است؛ انسان باید برای آن روز پنجاه هزار سال اشاره است به آیه شریفه چهارم از سوره معارج (تعرج الملائکة و الروح الیه فی یوم کان مقداره خمسین الف سنة). که آن همه خوف و وحشت دارد بترسد، و این مرد از همین حالا برای آن روز میترسد. ولی در بعضی از نسخه های دیگر "لا مانه" ذکر شده که به معنای امان است، معنا روی این فرض این است که این فرد ترس را جلو انداخته برای این که روز قیامت در امان باشد.
"و تنکب المخالج عن وضح السبیل"
(و از کوره راههایی که او را از راه راست باز میدارد روی گردانده است.)
این هشتمین صفت الگوی تقوی و پرهیزکاری است. "تنکب" به معنای "مال عنه" است. "عن وضح" را هم متعلق به "مخالج" بگیرید، "وضح" از ماده "وضوح" است به معنای راه روشن، "مخالج" جمع "مخلج" به معنای