"لاهیة عن رشدها" دلهایتان بازیگوش است و از رشد و تکامل بازایستاده است. "لاهیة" به معنای بازیگوشی است و چون با "عن" متعدی شده به معنای اعراض و روگردان شدن از رشد و ترقی و تکامل است.
"سالکة فی غیر مضمارها" طی کننده غیر راه آن میدانی است که باید طی کنند. "مضمار" از همان "تضمیر" است که قبلا گفتیم برای لاغر و استوار کردن اسب است تا چابک شود و هنگام مسابقه بتواند گوی سبقت را ببرد. میفرمایند: این قلوب بر اثر غفلت در غیر راه به چابکی قدم برمی دارند.
پل صراط و پرتگاههای آن
"کأن المعنی سواها، و کأن الرشد فی احراز دنیاها! واعلموا ان مجازکم علی الصراط و مزالق دحضه، و اهاویل زلله، و تارات اهواله"
(گویا تکالیف الهی به غیر آنها متوجه است، و گویا تکامل آنان در گرد آوردن متاع دنیاست ! بدانید که عبور شما بر پل صراط و لغزشگاههای هولناک و ترسهای پیاپی آن میباشد.)
"المعنی" از ماده "عنی" به معنای مقصود است. "و کأن المعنی سواها" یعنی و گویا مقصود انبیاء و اولیاء از آن همه فرمایشات هدایت غیر از این قلبها بوده است، "و کأن الرشد فی احراز دنیاها" و مثل این که رشد و تکامل اینان در به دست آوردن دنیاست. "رشد" به معنای ترقی و تکامل است، "احراز" به معنای تحصیل و به دست آوردن است، "احراز دنیا" به معنای تحصیل دنیاست. این قلبها خیال کرده اند مقصود از آن همه تبلیغات و ارشادات و هدایتها، تبلیغ و ارشاد غیر آن قلبهاست، و خیال کرده اند که رشد و تکامل در به دست آوردن مال دنیاست. همین توهم و اندیشه ای که اکثر مردم ما دارند؛ خیال میکنند هرچه ثروت بیشتر داشته باشند سعادتمندتر هستند، در حالی که سعادت انسان به تقوی است و