صفحه ۳۰۶

مدفون شدند نیستید؟ "و الاباء و اخوانهم و الاقرباء" و مگر شما پدران و برادران و خویشاوندان آنها نیستید؟ این طور نیست که بازماندگان میت همگی فرزندان میت باشند؛ گاهی بازماندگان میت پدر و مادر او هستند، و همه باید از رفتن او عبرت بگیرند که این طور نیست که حتما اول پدر و مادر بمیرند تا بعدا نوبت آنها شود.

"تحتذون امثلتهم" شما در همان راهی هستید که آنها بودند و بدون این که کمترین تغییری در زندگی داده باشید همان مسیر را طی می‎کنید. مثل این که حضرت می‎خواهند بفرمایند: شما باید از آنها عبرت بگیرید و روش آنها را ترک کنید. "تحتذون" از ماده "حذا" به معنای رفتن بر طبق گذشتگان است، "امثلة" جمع "مثال" به معنای الگو و نمونه است؛ یعنی روش شما همان روشی است که آنها داشتند، آنها را الگوی خود قرار داده اید.

"و ترکبون قدتهم" و همان راه آنان را سوارید. "قدة" به معنای طریق و راه است، یعنی شما سوار راه آنها هستید. در این جمله مجاز در اسناد است، چون در حقیقت سوار مرکب می‎شوند و در راه گام برمی دارند، ولی چون در واقع جاده و راه است که انسان را به مقصد می‎رساند از آن تعبیر به "سوار راه شدن" می‎کنند و اسناد سوار شدن را به راه می‎دهند.

"و تطأون جادتهم" و پا در جاده آنها می‎گذارید. "تطأون" به معنای قدم گذاشتن است، "جادة" همان جاده ای است که در فارسی به کار می‎آید؛ یعنی راه آنان را سوار می‎شوید و در جاده آنها قدم می‎گذارید.

"فالقلوب قاسیة عن حظها" شما که جانشین آنها شدید و از آنها عبرت نگرفتید، پس قلبهایتان قساوت گرفته و به آن بهره ای که باید نمی رسد؛ بهره شما این است که باید متنبه می‎شدید و از خواب غفلت بیدار می‎گشتید، ولی قلبهایتان زنگار گرفته و در خواب عمیق فرو رفته و هیچ تنبهی پیدا نکرده اید.

ناوبری کتاب