معناست که این روحها از دیگران طلب رضایت نمی کنند، از لغزشهایی که دارند طلب رضایت نمی کنند، چرا که طلب رضایت فایده ای ندارد، در این دنیا ممکن است یک طلبکاری پیدا شود که از طلب خود صرف نظر کند و آن را ببخشد، ولی در آخرت هیچ کس حاضر نیست از حق خود بگذرد. اما اگر مجهول خوانده شود به این معناست که با گذشت و جبران رضایت گناهکار تحصیل نمی گردد؛ قضیه حساب و کتاب قیامت تقریبا مانند تصحیح اوراق امتحانی است؛ وقتی استاد ورق را دید به شما نمی گوید اینجا را غلط نوشته ای اصلاحش کن تا نمره بدهم، بلکه به هر مقدار که درست نوشته ای نمره میدهد و به هر مقدار که غلط نوشته ای نمره نمی دهد.
چرا عبرت نمی گیرید؟
"او لستم ابنأ القوم و الاباء و اخوانهم و الاقرباء؟ تحتذون امثلتهم، و ترکبون قدتهم، و تطأون جادتهم، فالقلوب قاسیة عن حظها، لاهیة عن رشدها، سالکة فی غیر مضمارها"
(آیا شما پسران و پدران و برادران و خویشان همان قوم نیستید که از رویه ایشان پیروی کرده و بر مرکب آنان سوار شده و در راه آنان قدم مینهید؟ پس دلها سخت است برای به دست آوردن نصیب و بهره خود، و غافل است از هدایت و رستگاری، و در غیر مسیر خود راه میپیماید.)
حضرت از این جملات یک نتیجه خوبی میگیرند؛ میفرمایند: این حال آن آدمهایی است که قبل از شما در این دنیا بودند، آنها رفتند و شما آمدید و وارث آنان شدید و جای آنها را گرفتید، پس باید عبرت بگیرید. این شخص تا زنده بود ظلم میکرد، زور میگفت، واجباتش را انجام نمی داد، مال و حق مردم را ضایع میکرد، خوب حالا شما او را در قبر دفن کردید و خودتان کارهای او را ادامه میدهید؟ باید از اعمال و رفتار او درس بگیرید، باید زندگی او برای شما درس عبرتی باشد و هدایت شوید.
"او لستم ابنأ القوم" مگر شما فرزندان این گروهی که رفتند و در زمین