سرنوشت بدن در کوی اموات
"فهل دفعت الاقارب ؟ او نفعت النواحب ؟ و قد غودر فی محلة الاموات رهینا، و فی ضیق المضجع وحیدا"
(پس آیا نزدیکان سختی های مرگ را دفع کردند؟ و آیا شیون آنان نفعی داشت ؟ در حالتی که این بدن در گورستان به گرو داده شده، و در خوابگاه تنگ تنها مانده است.)
"اقارب" جمع "اقرباء" به معنای خویشاوندان است. "فهل دفعت الاقارب" یعنی آیا آن داد و بیدادها و آن ناتوانی ها را خویشان برطرف کردند؟ آیا آن جوانی از دست رفته را خویشان برمی گردانند؟ آیا آن رعشه دست و پا را که بر اثر پیری و ضعف اعصاب پدید آمده به وسیله استغاثه با خویشان برطرف میشود؟ اینها همه استفهامهای انکاری هستند و به این معناست که نه چنین است، نه عمر رفته برمی گردد، نه جوانی از دست رفته برمی گردد، و نه ضعف و ناتوانی ها برطرف شده و جوانی جای آن را میگیرد.
"او نفعت النواحب"، "نواحب" جمع "ناحبة" به معنای گریه کننده های گریه های بلندی است که هنگام مردن برای انسان میکنند. میفرمایند: "او نفعت النواحب" و آیا گمان دارید آن گریه های بلندی که برایتان میکنند به حال شما سود و بهره ای دارد؟
"و قد غودر فی محلة الاموات رهینا"، "غودر" مجهول "غادر" و به معنای ترک شده است. این که در آیه شریفه آمده است: (مال هذا الکتاب لایغادر صغیرة و لا کبیرة الا احصاها)سوره کهف، آیه 49 وقتی نامه عمل را به دست گناهکاران میدهند و آن را مشاهده میکنند که هیچ عمل کوچک و بزرگی از آنها ترک نشده از روی تعجب