با هم متناسب قرار داده شده اند. البته اگر یک عده قلیل و اندکی بر این قانون نباشند اینها کم هستند، و غالبا اعضاء و جوارح متناسب با هم تا آخر عمر با انسان است.
"بابدان قائمة بارفاقها، و قلوب رائدة لا رزاقها، فی مجللات نعمه، و موجبات مننه، و حواجز عافیته"
(با بدنهایی که با ترکیبهای سودمند خود قائم و برقرارند، و با دلهایی که روزی بدنها را میطلبند، در حالی که در پوشش نعمت های او هستند، و موجبات منتهای او هویداست، و با وسائلی دفاع کننده به نعمت عافیت متنعم میباشید.)
"أرفاق" جمع "رفق" به معنای منافع است - مرافق مسجد یعنی آن جاهایی از مسجد که قابل استفاده بردن است - "بأبدان قائمة بأرفاقها" خداوند این بدنها را به گونه ای آفریده که قائم به منافع باشند، یعنی انسان بتواند از آنها بهره برد؛ هر یک از این اعضاء و جوارح بدن ما برای یک خاصیتی خلق شده، مثلا قوه باصره برای دیدن، قوه لامسه برای لمس اشیاء و درک نرمی و زبری و سردی و گرمی است، قوه هاضمه برای هضم غذا، و بالاخره هر عضوی یک خاصیتی دارد که همان عضو قائم به آن خاصیت است و منافع لازم را دارد.
"و قلوب رائدة لارزاقها"، "قلوب" جمع "قلب" به معنای دل است، مقصود از دل در این جمله همان عقل و نیروی اندیشه انسان است، (لهم قلوب لایفقهون بها)سوره اعراف، آیه 179 که در قرآن آمده مقصود این قلب صنوبری شکل که مرکز خون است و خون را به همه بدن پمپاژ میکند نیست، رسالت این قلب همان پمپاژ کردن خون است، پس این آیه و آن جمله حضرت به این وسیله پمپاژ نظر ندارند، بلکه مقصود نیروی عقلانی است که انسانیت انسان به همان است.
"رائدة" در اصل "راودة" بوده و به معنای طلب کننده است، "ارزاق" جمع "رزق"