صفحه ۲۸۳

این جملات هم مانند جملات قبل عطف بر "سمع" در جمله "من سمع فخشع" است. "و حذر فازدجر"، "حذر" ماضی مجهول است به معنای ترسانده شده است، "فازدجر" یعنی از گناه منزجر شده است، و طبیعی است کسی که ترسیده و منزجر شده برای آینده خود تقوی به خرج داده و متقی است؛ حالا حضرت هم فرموده است: "فاتقوا الله تقیة من حذر فازدجر" پس از گناهان پرهیز کنید مانند تقوای کسی که از گناه ترسانده شده و از گناه منزجر شده است.

"و اجاب فاناب"، "اجاب" یعنی پذیرا شده، دعوت خداوند را پذیرفته و اجابت کرده است، "فاناب" پس بازگشت کرده؛ از اشتباهات و از روش زشت خود رجوع کرده است. "فاتقوا الله تقیة من اجاب فاناب" بپرهیزید مانند پرهیز کردن کسی که به داعی خداوند توجه نموده، آن را اجابت نموده و بازگشت کرده است. جمله بعدی "و رجع فتاب" همان معنای جمله قبل است فقط تفنن در عبارت است.

"و اقتدی فاحتذی" در اعمال و رفتار به بزرگان دینی اقتدا می‎کند؛ "اقتداء" به معنای پیروی کردن است، کسی که بزرگان دینی را مقتدای خود قرار دهد و از آنها پیروی کند "فاحتذی" پس به محاذات آنها قدم برداشته و گام به گام آنها رفته و طبعا راه درست دین و دنیای خود را پیموده و متقی و پرهیزکار بوده است، حالا شما هم "اتقوا الله تقیة من اقتدی فاحتذی" پرهیزکاری کنید مانند پرهیزکاری او، یعنی به یکی از بزرگان اقتدا کنید و پا به پای او قدم بردارید.

"و اری فرأی"، "اری" ماضی مجهول از ماده "ارائة" است، یعنی کسی که حق یا راه حق به او ارائه شده است، "فرأی" پس او هم حق و حقیقت را دیده است. کسی که حق به او نشان داده شود و حق را ببیند، از حق متابعت کرده و راه تقوی و پاکی را پیشه می‎کند. از این رو حضرت فرموده است: "فاتقوا الله تقیة من اری فرأی" پرهیزکاری کنید مانند پرهیزکاری کسی که حق به او ارائه شده و حق را دیده و توجه کرده است.

ناوبری کتاب