هدایتهای بیکران الهی
"فیالها امثالا صائبة ، و مواعظ شافیة ، لو صادفت قلوبا زاکیة ، و اسماعا واعیة ، و آراء عازمة ، و البابا حازمة"
(ای شگفت از این مثالهای صائب و راست، و این پندهای شفادهنده، اگر برخورد کند به دلهای پاک و گوشهای شنوا، و اندیشه های ثابت و عقلهای استوار.)
"یالها" ندا و مناداست، یعنی ای شگفت از اینها؛ مقصود از "لها" که در فارسی به معنای "اینها" است، آن کارهایی است که انجام شده است. "امثالا صائبة" تمیز "لها" است و ابهام آن را بیان میکند؛ یعنی مثلها و الگوهایی که صائب و حق بوده است. "و مواعظ شافیة" این جمله عطف به جمله قبل است؛ یعنی "یا لها مواعظ شافیة" ای شگفت از این موعظه های شفابخش. حضرت میگویند: بله قرآن و آن همه احادیث و این کلمات بزرگان، اینها همه چراغهای روشن و موعظه های رسا هستند، اما دل باید گیرای این مواعظ و نصایح باشد، دل صاف میخواهد تا از این مواعظ و دلیلهای روشن استفاده کند.
میفرماید: اگر عده ای گمراهند، نه این است که خدا آنها را گمراه گذاشته باشد، بلکه اینها قابلیت نداشته اند، چرا که خدا مثلها و الگوهای صائب را فرستاده، موعظه های شافیه را فرستاده است، و این مواعظ "لو صادفت قلوبا زاکیة" اگر به دلهای پاک برسد شفابخش است، "و اسماعا واعیة" و به گوشهای دارای ظرفیت برسد اثر میکند و شفابخش است "و آراء عازمة" و اگر به رأیهای تصمیم گیرنده برسد انسان را هدایت میکند.
در جمله "آراء عازمة" اسناد مجازی است؛ برای این که "آراء" جمع "رأی" است و "عازمة" به معنای تصمیم گیرنده است، آن وقت اسناد "عازمة" را به "آراء" داده است در صورتی که انسان تصمیم گیرنده است نه رأی، و باید اسناد