صفحه ۲۷۱

سرشان می‎رسد که اگر چهل شتر بخورند سیر می‎شوند و عرقها تمام نمی شود.و عن الارشاد عن الصادق (ع) فی حدیث "ان الغنی لیوقف للحساب و یسیل منه العرق حتی لو شرب منه اربعون بعیرا لصدر" منهاج البراعة، ج 5، ص 364 به نقل از ارشاد القلوب دیلمی، ج 1، ص 155، باب 48

ما نفهمیدیم معنای این حدیث چیست، عرق تا دهانشان می‎آید یعنی چه ؟ آیا مقصود این است که همه بدنشان عرق می‎کند، و یا واقعا همه اطرافشان عرق می‎شود؛ اگر همه اطرافشان عرق می‎شود، آیا سرزمین قیامت همه اش پر از عرق خواهد شد مانند یک دریای آب ؟ و اگر چنین است پس معنای این که بعضی ها تا کمر و بعضی ها تا دهان و بعضی دیگر تا سر، یعنی چه ؟ بالاخره معنای این احادیث برای ما معلوم نیست؛ ولی بالاخره عظمت و شدت آن روز از این قبیل روایات استفاده می‎شود.

"و عظم الشفق" در قیامت ترس مردم از عذاب خدا خیلی زیاد است، "شفق" به معنای ترس است، "و عظم الشفق" یعنی ترس مردم زیاد است.

"و ارعدت الاسماع لزبرة الداعی الی فصل الخطاب"، "ارعدت" از ماده "رعد" به معنای لرزه ای است که بر بدن انسان می‎افتد، "الاسماع" جمع "سمع" به معنای گوش است، "زبرة" به معنای نهیب، و "داعی" به معنای دعوت کننده است؛ یعنی در آن روز به واسطه صدای آن کسی که دعوت کننده به فصل خطاب است گوشها به لرزه می‎افتند؛ از بس نهیب او تند است گوشها به لرزه می‎افتند. "فصل الخطاب" از باب اضافه صفت به موصوف است، و مقصود از آن خطاب و ندایی است که فاصل و جدا کننده حق از باطل است.

"و مقایضة الجزاء"، "مقایضة" به معنای معاوضه است؛ یعنی کارهایتان را با جزای آن معاوضه می‎کنند؛ اگر کار نیک انجام داده اید جزای خیر داده می‎شود،

ناوبری کتاب