"ینفذهم" که در نهج البلاغه عبده ذکر شده ظاهرا غلط است و "ینفذهم" صحیح است. شرح فیض الاسلام و ابن ابی الحدید هم "ینفذهم" اعراب داده اند. اینها اوصاف روز قیامت است. "ینفذهم البصر" یعنی این طور نیست که روز قیامت این افرادی که محشور میشوند از چشم خدا و یا از چشم ملائکه ای که موکل هستند در بروند، همه پیش چشم اند و دیده میشوند. "و یسمعهم الداعی" و آن ملکی که مردم را در آن روز میخواند صدایش به همه آنها میرسد.
"علیهم لبوس الاستکانة"، "لبوس" از ماده "لبس" به معنای پوشش است؛ اینجا یک تشبیه است و حضرت امیر(ع) حالت رام بودن مردم در روز قیامت را که آنان را دربرگرفته به لباس تشبیه فرموده و میفرماید: در قیامت لباس و پوشش استکانت بر مردم احاطه کرده است. "استکانة" به معنای فروتنی است، مردم در عالم قیامت ذلیل هستند، نمی توانند داد و فریاد کنند که چرا ما را به اینجا آورده اید، چرا ما را رها نمی کنید، و از این قبیل اعتراضات. "علیهم لبوس الاستکانة" یعنی آن روز همه آرام و فروتن هستند و هیچ داد و فریادی وجود ندارد.
"و ضرع الاستسلام و الذلة" عطف به جمله قبل است یعنی "و علیهم ضرع الاستسلام و الذلة". "ضرع" به معنای ضعف و کوچکی است، "استسلام" به معنای تسلیم شدن است، "ذلة" هم به معنای ذلیل بودن است. وقتی انسان تسلیم شود در برابر طرف احساس ضعف و ذلت میکند. مقصود حضرت این است که مردم در آن روز بر اثر تسلیم شدن در برابر امر حق احساس ضعف و ذلت میکنند.
"قد ضلت الحیل" در آن روز حیله ها و نیرنگها گمراه شده؛ مقصود این است که در آن روز حیله ها کاربردی ندارد، در این دنیا میشود با حیله و نیرنگ به جایی رسید و یا از زیر مجازات فرار کرد، پس کاربرد نیرنگ در این دنیا زیاد است، ولی در آخرت سودی ندارد. "و انقطع الامل" و آرزوها هم منقطع است، این آرزوهایی که در دنیا وجود دارد و آن همه دور و دراز است، در آخرت چنین نیست.