صفحه ۲۶۶

"اخرجهم من ضرائح القبور" خداوند آنها را از لحدهای قبرها خارج می‎گرداند. "ضرائح" جمع "ضریح" به معنای لحد است، البته "ضرح" در اصل به معنای "دفع" است، و چون اگر مرده انسان روی زمین بماند متعفن می‎شود و بوی آن موجب اذیت و آزار است، آن وقت در حقیقت این مرده را دفع می‎کنند؛ یعنی در ته زمین او را دفن می‎کنند تا بوی تعفن بیرون نیاید، پس به آن ته زمین که لحد و جای مرده است به علاقه حال و محل "ضریح" گفته اند. خلاصه این دعواها، این کشمکش ها و این آدمکشی ها بر سر مال و مقام دنیا تا آخر دنیا ادامه دارد، و از آن طرف هم آن مردن ها و هلاکت ها در عقب سر هم تا آخر دنیا ادامه دارد، تا هنگامی که حشر آنان نزدیک شود پس خداوند آنان را از لحدها بیرون می‎آورد.

"و اوکار الطیور، و اوجرة السباع، و مطارح المهالک ، سراعا الی امره، مهطعین الی معاده، رعیلا صموتا، قیاما صفوفا"

(و همچنین از آشیانه پرندگان، و از لانه درندگان، و میدانهای هلاکت، در حالی که به سوی فرمان خدا شتابانند، به سوی معاد سرعت می‎کنند، دسته جاتی ساکت، و ایستاده در صف.)

"اوکار" جمع "وکر" به معنای لانه است، "اوکار الطیور" به معنای لانه های پرندگان است. "اوجرة" جمع "وجار" به معنای لانه درندگان است، "سباع" جمع "سبع" به معنای درنده است. "مطارح" جمع "مطرح"، و "مهالک" جمع "مهلکة" می‎باشد، "مطارح المهالک" به معنای پرتگاهها در میدانهای جنگ و مهلکه هاست. مقصود از این سه جمله این است که این بدنها پس از مردن و برپایی قیامت هرجا که هستند جمع می‎شوند و در صحنه قیامت حاضر می‎شوند؛ اگر در لحدها هستند از لحد خارج می‎شوند، اگر در لانه مرغان هستند خارج می‎شوند، و اگر در لانه درندگان هستند خارج می‎شوند؛ می‎خواهند بگویند اگر اینها به مرگ طبیعی مرده و در قبر هستند زنده می‎شوند، اگر هم لاشه و بدن آنها نصیب مرغهای گوشتخوار و یا حیوانات درنده شده و به لانه آنها برده شده باز هم زنده می‎شوند، همچنین

ناوبری کتاب