"اخرجهم من ضرائح القبور" خداوند آنها را از لحدهای قبرها خارج میگرداند. "ضرائح" جمع "ضریح" به معنای لحد است، البته "ضرح" در اصل به معنای "دفع" است، و چون اگر مرده انسان روی زمین بماند متعفن میشود و بوی آن موجب اذیت و آزار است، آن وقت در حقیقت این مرده را دفع میکنند؛ یعنی در ته زمین او را دفن میکنند تا بوی تعفن بیرون نیاید، پس به آن ته زمین که لحد و جای مرده است به علاقه حال و محل "ضریح" گفته اند. خلاصه این دعواها، این کشمکش ها و این آدمکشی ها بر سر مال و مقام دنیا تا آخر دنیا ادامه دارد، و از آن طرف هم آن مردن ها و هلاکت ها در عقب سر هم تا آخر دنیا ادامه دارد، تا هنگامی که حشر آنان نزدیک شود پس خداوند آنان را از لحدها بیرون میآورد.
"و اوکار الطیور، و اوجرة السباع، و مطارح المهالک ، سراعا الی امره، مهطعین الی معاده، رعیلا صموتا، قیاما صفوفا"
(و همچنین از آشیانه پرندگان، و از لانه درندگان، و میدانهای هلاکت، در حالی که به سوی فرمان خدا شتابانند، به سوی معاد سرعت میکنند، دسته جاتی ساکت، و ایستاده در صف.)
"اوکار" جمع "وکر" به معنای لانه است، "اوکار الطیور" به معنای لانه های پرندگان است. "اوجرة" جمع "وجار" به معنای لانه درندگان است، "سباع" جمع "سبع" به معنای درنده است. "مطارح" جمع "مطرح"، و "مهالک" جمع "مهلکة" میباشد، "مطارح المهالک" به معنای پرتگاهها در میدانهای جنگ و مهلکه هاست. مقصود از این سه جمله این است که این بدنها پس از مردن و برپایی قیامت هرجا که هستند جمع میشوند و در صحنه قیامت حاضر میشوند؛ اگر در لحدها هستند از لحد خارج میشوند، اگر در لانه مرغان هستند خارج میشوند، و اگر در لانه درندگان هستند خارج میشوند؛ میخواهند بگویند اگر اینها به مرگ طبیعی مرده و در قبر هستند زنده میشوند، اگر هم لاشه و بدن آنها نصیب مرغهای گوشتخوار و یا حیوانات درنده شده و به لانه آنها برده شده باز هم زنده میشوند، همچنین