صفحه ۲۵۹

"حتی اذا انس نافرها، واطمأن ناکرها، قمصت بارجلها، و قنصت باحبلها، و اقصدت باسهمها"

(همین که نفرت کننده از آن به آن دل بست، و بیگانه به آن اطمینان پیدا کرد، همچون اسب یا شتر با پای خود به او لگد می‎زند، و با دامهایش او را شکار می‎کند، و با تیرهایش او را هدف قرار می‎دهد.)

"نافر" اسم فاعل از ماده "نفرت" است، "ناکر" آن کسی است که دنیا را منکر می‎دانسته و از آن دوری می‎کرده است. "حتی اذا انس نافرها، و اطمأن ناکرها" همین که نفرت کننده و کسی که از دنیا بدش می‎آمده با آن انس گرفت و به آن اطمینان پیدا کرد "قمصت بأرجلها" چموشی می‎کند و با پاهایش او را لگد می‎زند، "و قنصت بأحبلها" و با ریسمانهایش او را به دام می‎اندازد. "احبل" جمع "حبل" به معنای تور و شبکه است، "قنصت" از "قنص" به معنای صید کردن است. "و اقصدت بأسهمها" و با تیرهایش او را هدف قرار می‎دهد. "اقصدت" از "قصد" به معنای در نظر گرفتن و هدف قرار دادن است، "اسهم" جمع "سهم" به معنای تیر است؛ یعنی او را هدف تیرهای خود قرار می‎دهد.

"و اعلقت المرء اوهاق المنیة ، قائدة له الی ضنک المضجع، و وحشة المرجع، و معاینة المحل، و ثواب العمل"

(و طنابهای مرگ را به گردن مرد می‎اندازد، و او را به خوابگاه تنگ و بازگشتگاه ترسناک و دیدن جایگاه همیشگی و جزای کردار می‎کشاند.)

"و اعلقت المرء اوهاق المنیة" و به گردن انسان می‎اندازد طنابهای مرگ را. "اعلقت" از "علاقة" است، "اوهاق" جمع "وهق یا وهق" به معنای طناب است، "المنیة" هم به معنای مرگ است. "قائدة له" طناب مرگ را به گردن او می‎اندازد در حالتی که کشنده است او را "الی ضنک المضجع" به خوابگاه تنگ و تاریک .

ناوبری کتاب