"من استغنی فیها فتن، و من افتقر فیها حزن"
(کسی که در این دنیا غنی و بی نیاز باشد در فتنه و بلا افتد، و کسی که نیازمند باشد غمگین است.)
"من استغنی فیها فتن"؛ "استغنی" از "استغناء" به معنای بی نیاز بودن است؛ کسی که ثروتمند است در فتنه است، یعنی در بوته آزمایش است که آیا اموال خود را در راه صحیح مصرف میکند یا خیر. معمولا ثروتمندان دنیا یاغی میشوند و ثروت خود را در راه تمایلات شیطانی به کار میبرند، و اندک هستند کسانی که ثروت خود را در راه خدمت به خلق خدا مصرف کنند. "و من افتقر فیها حزن" و کسانی که مال و اموالی ندارند غصه میخورند که چرا ندارند و مثلا فلان چیزک را چگونه تهیه کنند.
"و من ساعاها فاتته، و من قعد عنها واتته"
(و کسی که در تحصیل دنیا میکوشد و به دنبال آن میرود به آن نمی رسد، و کسی که در طلب آن نمی کوشد دنیا به او رو میکند.)
"فاتته" از "فوت" است، یعنی کسی که در به دست آوردن دنیا سعی و کوشش میکند بسا از دستش میرود، هرچه تلاش میکند به مال و مقام دنیا برسد بیشتر از دست او میرود. دنیا منحصر به مال و ثروت نیست و مقام و ریاست هم دنیاست، بعضی مال دنیا را طلب میکنند و با مقام آن کاری ندارند، برخی هم دنبال مقام دنیا میروند، هر دوی اینها یکی است و طالب دنیا بی بهره است. "واتته" از "مواتاة" است و گفته اند در اصل "آتته" بوده و همزه را برای تخفیف به واو تبدیل کرده اند؛منهاج البراعة، ج 5، ص 333 یعنی و کسی که دنیا را رها کند دنیا به سوی او میآید.