حضرت در مورد علت برحذر داشتن از آموزش علم نجوم فرموده اند: "فانها تدعو الی الکهانة" این علم نجومی که این آقا (عفیف بن قیس) میگوید شما را به کهانت که یک نوع غیب گویی است دعوت میکند. غیب گوها از راه ارتباط با جن مسائل پشت پرده را به دست میآوردند و به دیگران اطلاع میدادند، این علم در شریعت ما حرام است؛ اینجا هم حضرت فرموده اند: علم ستاره شناسی شما را به غیب گویی دعوت میکند، پس "المنجم کالکاهن" منجم مانند کاهن است، کاهن غیب گو است؛ یعنی منجمی که از راه ارتباط با ستارگان و افلاک از غیب خبر میدهد مانند همان کاهنی است که از راه ارتباط با جن اسرار و غیب را به دست میآورد.
"و الکاهن کالساحر" و کاهنان هم مانند ساحران هستند که میخواهند اوضاع این عالم را خلاف نظم طبیعی ای که دارد به هم بزنند. اینها یک صورتی را نشان میدهند که خلاف واقع است؛ مثلا مانند ساحران فرعون که ریسمان و چیزهای دیگر را به شکل مار و مور نشان میدادند، اینها در قوه خیالیه تماشاچیان تصرف میکردند. در قرآن آمده است: (فاذا حبالهم و عصیهم یخیل الیه من سحرهم انها تسعی)سوره طه، آیه 66 بر اثر سحری که آنها کردند خیال میشد آن ریسمانها و چوبها در حرکت اند. این حرکت خلاف نظم طبیعت است، پس کاهن هم مانند ساحر است.
"و الساحر کالکافر" و ساحر مانند کافر است. مقصود این نیست که ساحر واقعا کافر است. کفر مراتبی دارد و یکی از مراتب آن سحر است. بعد هم فرموده اند: "و الکافر فی النار" کافر در قیامت در آتش است.
و آنگاه به اصحاب خود فرمودند: "سیروا علی اسم الله" با نام خدا حرکت