صفحه ۲۳۳

حضرت در مورد علت برحذر داشتن از آموزش علم نجوم فرموده اند: "فانها تدعو الی الکهانة" این علم نجومی که این آقا (عفیف بن قیس) می‎گوید شما را به کهانت که یک نوع غیب گویی است دعوت می‎کند. غیب گوها از راه ارتباط با جن مسائل پشت پرده را به دست می‎آوردند و به دیگران اطلاع می‎دادند، این علم در شریعت ما حرام است؛ اینجا هم حضرت فرموده اند: علم ستاره شناسی شما را به غیب گویی دعوت می‎کند، پس "المنجم کالکاهن" منجم مانند کاهن است، کاهن غیب گو است؛ یعنی منجمی که از راه ارتباط با ستارگان و افلاک از غیب خبر می‎دهد مانند همان کاهنی است که از راه ارتباط با جن اسرار و غیب را به دست می‎آورد.

"و الکاهن کالساحر" و کاهنان هم مانند ساحران هستند که می‎خواهند اوضاع این عالم را خلاف نظم طبیعی ای که دارد به هم بزنند. اینها یک صورتی را نشان می‎دهند که خلاف واقع است؛ مثلا مانند ساحران فرعون که ریسمان و چیزهای دیگر را به شکل مار و مور نشان می‎دادند، اینها در قوه خیالیه تماشاچیان تصرف می‎کردند. در قرآن آمده است: (فاذا حبالهم و عصیهم یخیل الیه من سحرهم انها تسعی)سوره طه، آیه 66 بر اثر سحری که آنها کردند خیال می‎شد آن ریسمانها و چوبها در حرکت اند. این حرکت خلاف نظم طبیعت است، پس کاهن هم مانند ساحر است.

"و الساحر کالکافر" و ساحر مانند کافر است. مقصود این نیست که ساحر واقعا کافر است. کفر مراتبی دارد و یکی از مراتب آن سحر است. بعد هم فرموده اند: "و الکافر فی النار" کافر در قیامت در آتش است.

و آنگاه به اصحاب خود فرمودند: "سیروا علی اسم الله" با نام خدا حرکت

ناوبری کتاب