جریان کشته شدن عثمان را همه مورخین به شورشیان مصری نسبت داده و ما علت آن را در موارد مختلفی از همین نهج البلاغه توضیح داده ایم، ولی بنی امیه و در رأس آن معاویة بن ابی سفیان وقتی مشاهده کرد مردم پایگاه اسلام یعنی مدینه منوره حضرت امیرالمؤمنین (ع) را به عنوان خلافت و جانشینی رسول خدا(ص) تعیین کردند، برای این که بهانه ای برای مخالفت و زیر بار بیعت نرفتن با آن حضرت داشته باشد، خون عثمان را بهانه کرده و علی (ع) را شریک در خون عثمان معرفی کرد.
حضرت امیرالمؤمنین (ع) گرچه با عثمان به واسطه آن همه خلافکاریهایش موافق نبود، ولی با کشتن او نیز مخالف بود و میدانست که خلیفه کشی معنایش هرج و مرج و آشوب است، همین کشتن عثمان هم سبب شد معاویه آن را بهانه کند و زیر بار نرود و آن همه خونریزی بین مسلمانان پیش بیاید. به هرحال حضرت در جواب این تهمت چنین فرموده اند:
"او لم ینه امیة علمها بی عن قرفی ؟ او ما وزع الجهال سابقتی عن تهمتی !"
(آیا شناخت و آشنایی بنی امیه با احوال من آنان را از عیب نهادن بر من باز نداشت ؟ آیا سابقه من در اسلام نادان را از زدن تهمت به من منع ننمود؟!)
"لم ینه" از ماده "نهی" به معنای بازداشتن است. "امیة" در این عبارت مفعول است برای "لم ینه"، و مقصود از آن طایفه بنی امیه است. "قرفی" از "قرف" به معنای عیب و دنبال عیب رفتن است؛ یعنی آیا این که بنی امیه نسبت به من علم دارند و مرا میشناسند آنان را نهی نمی کند از این که دنبال عیب نهادن بر من نباشند؟ بنی امیه به خوبی مرا میشناسند، پس وقتی مرا میشناسند نباید دنبال عیب جویی برای من باشند.
"او ما وزع الجهال سابقتی عن تهمتی" یا این که بازنداشته است جاهلان را سوابق من از این که به من تهمت بزنند؟ "وزع" به معنای "کف" یعنی بازداشتن