"و خطة فصل"؛ اگر "خطبة" باشد یعنی او صاحب خطبه ای است که بین حق و باطل را فاصله میاندازد، و اگر "خطة" باشد به معنای خصلت و روش است، یعنی او خصلت هایی دارد که حق و باطل را جدا میکند. هر دو معنا صحیح است.
دعا در مورد خود و دیگران
"اللهم اجمع بیننا و بینه فی برد العیش، و قرار النعمة ، و منی الشهوات، و اهواء اللذات، و رخاء الدعة ، و منتهی الطمأنینة ، و تحف الکرامة"
(خدایا جمع کن بین ما و او در زندگی خوش، و نعمت جاوید، و آرزوهای مطلوب، و خواسته های لذت بخش، و آرامش فراوان روحی، و نهایت اطمینان، و ارمغانهای بزرگ.)
این جملات دعایی است در مورد خود ما. میفرماید: خدایا بین ما و او را جمع کن، یعنی ما در قیامت با آن حضرت محشور شویم "فی برد العیش" در زندگی خنک ؛ مقصود از خنک در این جمله زندگی گواراست. "و قرار النعمة" و در جایی که نعمتش ثابت است. نعمت های دنیا از دست رفتنی است، بالاخره از دست انسان میگیرند گرچه لب گور و موقع مرگ باشد، ولی نعمت های آخرت همیشگی و دائمی است.
اینها صفتهای بهشت است. "و منی الشهوات"، "منی" جمع "منیة" به معنای آرزوهاست، "شهوات" جمع "شهوة" به معنای میل است، "منی الشهوات" یعنی در جایی که آرزوها و خواسته ها برآورده میشود. این شهوتی که اینجا حضرت امیر(ع) بیان کرده اند غیر از شهوتهای دنیایی است، گرچه شهوات دنیا هم در حد و اندازه و از راه مشروع لازم است و انسان باید دنبال آن برود، شهوت همیشه بد نیست؛ اگر خدا قوه شهوت را در انسان قرار نداده بود، انسان شهوت غذا نداشت و میمرد، شهوت جنسی نداشت و نسل بشر منقرض میشد. پس نیروی شهوانی لازمه بشر و هر حیوانی است، ولی در انسان باید تحت کنترل عقل و شرع