که در ابتدای آن آورده است: "علم فیها الناس الصلاة علی النبی (ص)" به مردم نحوه درود فرستادن بر رسول خدا(ص) را تعلیم داده است. حالا واقعا حضرت میخواسته نحوه درود فرستادن را به مردم یاد دهد یا میخواسته با این خطبه از رسول خدا(ص) تجلیل کرده باشد و مقام شامخ او را به مردم بفهماند و قهرا به ما هم یاد داده اند نحوه درود بر آن حضرت را، در کلمات این خطبه از خود حضرت نقل نشده که این خطبه برای تعلیم به مردم است.
مدح پروردگار متعال
"اللهم داحی المدحوات، و داعم المسموکات، و جابل القلوب علی فطرتها؛ شقیها و سعیدها"
(ای خدای گستراننده گسترده ها - زمینها - و نگاه دارنده بالاها - آسمانها - و آفریننده قلبها بر اساس فطرت آنها، شقاوتمندان آنها و سعادتمندان آنها.)
"داحی" منادا و از ماده "دحو" به معنای بسط است، "دحو الارض" هم به معنای بسط و گسترانیدن زمین است؛ البته منبسط بودن زمین به این معنا نیست که زمین کروی نیست؛ زیرا این امر بالوجدان ثابت شده و معنای انبساط هم در جای خود خواهد آمد. یعنی ای خدایی که گستراننده گسترده ها هستی، همین زمین که گسترده شده است و به نحوی است که مردم روی آن خانه سازی و کشاورزی میکنند.
"و داعم المسموکات"، "داعم" مناداست و در اصل "یا داعم" بوده و از ماده "دعامة" به معنای ستون است، ستون هم به این لحاظ که نگهدارنده سقف است "دعامة" نام دارد. "مسموکات" از ماده "سمک" به معنای "رفع" است، "مسموکات" را اهل لغت "مسمکات" هم گفته اند، "سمک" لازم و متعدی استعمال شده، و "سمک الله السماء" یعنی خدا آسمان را بالا برد؛ و عبارت نهج البلاغه بدین معنی است: و ای نگهدارنده و حفظ کننده آسمانها و آن چیزهایی که بالا برده شده است.