کند و این لشگر را در آن اسکان دهد که عمر هم اجازه داد و شهر کوفه بنا شد و آنها به عنوان مردم عراق قلمداد شدند؛ این مذمت حضرت در این خطبه ظاهرا مربوط به آن اقوام و قبایل مختلف بوده است که عراقی واقعی نبوده و شاید اصلا کوفه را هم ندیده بودند. بنابراین این گونه مذمتها موسمی است و حال و رفتار مردم هر زمان ملاک مذمت و مدح است.
نتیجه تلاشهای ناقص
"اما بعد یا اهل العراق فانما انتم کالمراءة الحامل حملت، فلما اتمت املصت و مات قیمها، و طال تأیمها، و ورثها ابعدها"
(بعد از حمد و ثنای خداوند، ای مردم عراق شما چون زن آبستنی هستید که پس از تحمل مدت حمل بچه را سقط کرده و سرپرست و شوهرش بمیرد و مدت بیوگی او طول بکشد و بیگانه ترین افراد میراث او را ببرد.)
این یک تشبیه است، حضرت مردم را به زن آبستنی که مدت نه ماه تحمل درد و رنج کرده و بعد از این مدت بچه خود را مرده به دنیا آورده باشد تشبیه فرموده اند. این زن پس از تولد نوزاد مرده اش هیچ امیدی به این بچه ندارد، بسا این زن هنگام بارداری امیدها و آرزوهای زیادی داشته، ولی پس از سقط شدن بچه همه آن آرزوها از بین میرود، خصوصا اگر شوهر خود را هم از دست بدهد و پس از آن شوهر دیگر پیدا نکند؛ و مال و زندگی او به خویشان دور منتقل میشود. "فانما انتم کالمراءة الحامل حملت" مثل شما مردم عراق مثل زنی است که آبستن شده "فلما اتمت املصت" پس وقتی که مدت حمل به پایان رسید یکدفعه او را سقط کرد؛ "املص" از ماده "املاص" به معنای ساقط کردن است؛ یعنی پس از آن که تمام مدت نه ماه را تحمل کرد، در آخر کار آن بچه سقط شده و از بین رفته است. "و مات قیمها" و در این اثنا شوهر آن زن هم از دنیا رفت؛ ضمیر "ها" در "قیمها" به همان "مراءة" برمی گردد؛ یعنی پس از مردن بچه قیم آن زن هم که شوهرش بود مرد. "و طال