صفحه ۱۷۰

می‎شود که حضرت قبل از سحر اندکی در حالی که نشسته بودند به خواب رفته و در خواب رسول خدا(ص) را ملاقات کرده و با آن حضرت گفت و شنودی نموده است.

ملاقات با رسول خدا(ص) در رؤیا

"ملکتنی عینی و انا جالس، فسنح لی رسول الله(ص)"

(در حالی که نشسته بودم خواب بر چشمم مسلط شد و رسول خدا(ص) بر من آشکار شد.)

"ملکتنی عینی" یعنی چشمم مرا مالک شد، یعنی اختیار را از من گرفت و چرتم برد. در این عبارت یک استعاره و تشبیه است، آنچه بر انسان غلبه می‎کند خواب است نه چشم، ولی حضرت به علاقه حال و محل اسناد را به چشم داده که خواب در آن جای می‎گیرد. "ملکتنی" به معنای غالب شدن است، از باب این که مالک بر مملوک غلبه دارد و مملوک در مقابل مالک مسلوب الاختیار است، اینجا هم که خواب بر انسان غلبه می‎کند او را مسلوب الاختیار می‎نماید، از این رو تعبیر به "ملکت" شده است. در هر صورت مقصود حضرت این است که در حالی که نشسته بودم خوابم برد.

"فسنح لی رسول الله(ص)"، "سنح" به معنای ظاهر شدن ناگهانی است؛ مثلا شما که الان در این ساختمان سربسته نشسته اید، اگر به طور ناگهانی یک کبوتر برای شما ظاهر شود از آن تعبیر به "سنح" می‎کنند. "فسنح لی رسول الله(ص)" پس همان طور که در عالم چرت بودم ناگهان رسول خدا(ص) بر من ظاهر شد و او را در عالم خواب ملاقات کردم.

"فقلت: یا رسول الله، ماذا لقیت من امتک من الاود واللدد"

(گفتم: ای رسول خدا چه بسیار کجی و دشمنی از امت تو دیده ام.)

حضرت شکایت از امت را به رسول خدا(ص) کرده است. "اود" به معنای کجی است، اگر مردم از حضرت فرمانبرداری نکنند بر اثر کج فکری ای است که بر

ناوبری کتاب