شکوه از سستی یاران
"کم اداریکم کما تداری البکار العمدة ، و الثیاب المتداعیة ، کلما حیصت من جانب تهتکت من آخر؟"
(تا چند با شما مماشات کنم آن گونه که با شترهای جوانی که سنگینی بار کوهان آنها را کوبیده مماشات میکنند، و چنان که با جامه های کهنه که پی درپی دریده شده و هرگاه از سمتی بدوزند از سمت دیگر پاره میشود مدارا مینمایند؟)
"اداریکم" و "کما تداری" از ماده "مداراة" هستند. "بکار" جمع "بکر" به معنای شترهای جوان است که قهرا بر اثر تازه کاری و سنگینی بار کوهانشان درد میگیرد و از این جهت ناراحتی دارند، ولی "بکر" به معنای دختر باکره است. "عمد یعمد" به معنای "وجع یوجع" است و مصدر آن "الوجع" به معنای درد است. "البکار العمدة" یعنی شترهای جوان دردناک ؛ دردی که مربوط به کوهان در اثر بار بردن ایجاد شده است، ظاهر آن زخم نیست ولی از زیر پوست کوبیدگی پیدا کرده است. با این قبیل بچه شترهایی که تازه دارند باربر میشوند و به این قبیل درد مبتلا شده اند جز مدارا کردن راه دیگری نیست. حضرت در این عبارت مردم کوفه را به این قبیل شترها تشبیه فرموده و میگوید: "کم اداریکم کما تداری البکار العمدة" تا کی و چقدر با شما مدارا کنم آن گونه که با شترهای تازه کار دردمند مدارا میکنند؟ "و الثیاب المتداعیة"، این هم یک تشبیه دیگر است؛ حضرت مردم را به لباسهای کهنه پوسیده تشبیه کرده که وقتی جایی از آن را میدوزند جای دیگرش پاره میشود. "متداعیة" باب تفاعل از ماده "دعوت" است؛ یعنی گوشه ای از آن گوشه دیگر را به پاره شدن دعوت میکند.
فرموده اند: چقدر با شما مدارا کنم آن گونه که با لباسهای مندرسی که "کلما حیصت من جانب تهتکت من آخر" هرگاه طرفی از آن را میدوزند طرف