شود کم است. توضیح بیشتر این که خداوند واحد است، من و شما هم واحد هستیم، اما واحد بودن من با واحد بودن خدا فرق دارد؛ اگر گفتیم شما واحد هستی به این معناست که زن نگرفته و بچه هم نداری و بالاخره ناقص هستی، اما واحد نسبت به خداوند به این معناست که خداوند بسیط است و هیچ ترکب و نقصی در ذات خداوند نیست.
چیزی که مرکب است ناقص است، برای این که در تکمیل خود نیازمند به اجزاء میباشد، و ذات لایزال خداوند از جمیع جهات بسیط و کامل است و حتی مرکب از ذات و صفات هم نیست، او کمال مطلق است و همه این صفات کمالیه عین ذات اوست، این است وحدت حقیقی خداوند عالم و این وحدت مخصوص ذات اوست. روی همین جهت است که میفرمایند: غیر از خدا هر چیزی که به وحدت نامیده شود کم است.
"و کل عزیز غیره ذلیل"، "عزیز" به معنای غالب است و در مقابل آن "ذلیل" کسی است که تحت سلطه و تحت فرمان دیگران باشد. خداوند فرمانده است و دیگران فرمانبردار، بنابراین هر فرماندهی غیر از خدا در حقیقت فرمانبردار است و فرماندهی که فقط فرمانده باشد غیر از او وجود ندارد.
"و کل قوی غیره ضعیف" و موجودی غیر از خداوند وجود ندارد که قوت داشته باشد، و هر موجود قوی در مقابل خدا ضعیف و زبون است. قوت هر فردی حد و اندازه دارد ولی قوت و قدرت خدا غیرمتناهی است و کسی در مقابل او خودیتی ندارد تا قوت داشته باشد.
"و کل مالک غیره مملوک"، مثلا شما مالک یک خانه، یک ماشین، یک مقداری زمین کشاورزی، یا مالک مقداری پول و ثروت دنیا هستید، ولی خدا مالک الملوک است، همه مالک ها و ملکشان ملک او هستند. پس مالکی غیر از او نیست و غیر از او هرچه هست و هرکه هست مملوک اوست.