جبران کرد و یا حداقل رضایت صاحبان حق را جلب نمود.
مخفی بودن مرگ بر انسان
"فان اجله مستور عنه، و امله خادع له، و الشیطان موکل به، یزین له المعصیة لیرکبها، و یمنیه التوبة لیسوفها حتی تهجم منیته علیه اغفل ما یکون عنها"
(زیرا مرگ او پوشیده و مخفی است، آرزویش او را فریب میدهد، و شیطان با او همراه است، و معصیت را برای او زینت میدهد تا آن را مرتکب شود، و او را به توبه کردن امیدوار میکند که آن را به تأخیر اندازد تا این که ناگاه مرگ او را دریابد در حالی که از آن بسیار غافل میباشد.)
این که گفتیم جمله های "فاتقی عبد ربه، نصح نفسه، و قدم توبته، و غلب شهوته" اخبار و در مقام انشاء است، و باید هر کسی از خدا بترسد، خیر خود بخواهد، توبه خود را پیش بیندازد، و بر شهوت خود مسلط شود، همه برای این خاطر است که "اجله مستور عنه" مرگش مخفی است و...، پس این جملات علت است برای جمله های قبل.
فرموده اند: تو به این علت باید پرهیزگار باشی و خیر خود بخواهی و توبه کنی و بر شهوت خود مسلط باشی که مرگت مخفی است و نمی دانی در چه زمانی به سراغت میآید، در هر لحظه ممکن است به تو هجوم بیاورد، تو باید پیش از لحظه هجوم مرگ توبه کرده باشی و بر شهوت خود مسلط شده باشی. "و امله خادع له" و آرزوهای دور و دراز این بنده مرتب او را فریب میدهند و او را به طولانی بودن عمر و زر و زیور دنیا مغرور میکنند. "و الشیطان موکل به" و شیطان هم همیشه همراه این بنده خداست و او را به طرف تمایلات تشویق و تحریک میکند.
"یزین له المعصیة لیرکبها" کار شیطان این است که گناهان و معاصی را برای این بنده زینت میدهد و او را متمایل به گناهان میکند؛ "و یمنیه التوبة لیسوفها"