"و تحتفرون و لاتمیهون"
(و شما زمین را حفر میکنید ولی آب پیدا نمی کنید.)
"اماهة" از ماده "ماء" است به معنای آب پیدا کردن، "ماء" در اصل "ماه" بوده، زیرا جمعش میشود "میاه" و مصغرش "مویه"؛ قاعده ای در ادبیات عرب است: "التکسیر و التصغیر یردان الاشیاء الی اصولها" جمع مکسر و تصغیر کلمات را به اصلشان برمی گردانند؛ "ماه" وقتی به باب افعال میرود "أماه یمیه" میشود.
در اینجا حضرت تشبیه دیگری برای راه حق به کار برده اند، چنانچه افرادی بخواهند برای پیدا کردن آب چاه حفر کنند نیاز به یک کارشناس هست تا زمین مناسب را برای حفر چاه نشان بدهد و افراد را راهنمایی کند، حضرت میفرمایند: شما زمین را حفر میکنید ولی نمی دانید کجا به آب میرسید، من راهنمای شما هستم، اگر آب میخواهید بیایید تا شما را راهنمایی کنم.
"ألیوم أنطق لکم العجماء ذات البیان !"
(امروز به سخن در میآورم برای شما لالی را که بیان دارد.)
شارحان نهج البلاغه گفته اند: مراد از "عجماء" همین خطبه است.شرح ابن ابی الحدید، ج 1، ص 211؛ منهاج البراعة، ج 3، ص 132؛ شرح ابن میثم بحرانی، ج 1، ص 274؛ و شرح عبده، ج 1، ص 34 حضرت میخواهد بگوید: من کلماتی میگویم که در عین حال که تشبیه و استعاره استعاره نوعی مجاز است و در جاهایی که معنای مجازی شباهت زیادی به معنای حقیقی دارد گفته میشود، ولی معنای مجازی مراد میباشد؛ نظیر به کار بردن شیر برای مرد شجاع. دارد و مشکل است و زبان هم ندارد اما حق را به شما نشان میدهد؛ کلام ناگویا و لال است، سخن نمی گوید، اما وقتی آن را برای شما واضح کردم شما آن را میفهمید؛ و شاید منظور بیان داستانهای عبرت آموز است که زبان ندارند اما روشنگر راه میباشند. و بالاخره فهماندن مطلب را حضرت به لالی تشبیه کرده که او را به زبان آورند.