فثارت الفتن فی زمن خلافته حتی قتل الناکثین و القاسطین و المارقین ؟ فاجاب (ع) أن امور تلک الدنیا و الخلافة فیها لایجری بباطل بحت و لا بحق خالص بل تجری بحق و بباطل ممزوجین، فاما عثمان فأراد أن یجری امور الخلافة بمحض الباطل فلم یتم له الامر، و أما امیرالمؤمنین (ع) فأراد أن یجری احکامها علی الطریقة المستقیمة و السنن النبویة فلم یحصل له ما اراد، و أما الشیخان فاخذا قبضة من الحق و قبضة من الباطل فجرت لهما الامور کما ارادا"منهاج البراعة، ج 3، ص 244:
از امام صادق (ع) راجع به چهار خلیفه بعد از رسول الله (ص) سؤال شد که چرا کار خلافت برای شیخین (ابوبکر و عمر) منظم شد، به وسیله آنها بلاد فتح شد و احدی از مسلمین با آنها معارضه نکرد و حکومتشان برقرار و ثابت بود، اما برای عثمان و امیرالمؤمنین (ع) امور خلافت منظم نشد، بلکه مسلمانان علیه عثمان قیام و او را در خانه اش محاصره کردند و کشتند، و اما در زمان خلافت امیرالمؤمنین (ع) فتنه ها برانگیخته شد و حضرت مجبور شد با ناکثین و قاسطین و مارقین بجنگد و آنها را بکشد؟! امام صادق (ع) جواب فرمودند: امور دنیا و خلافت در آن با باطل محض و حق خالص پیش نمی رود، بلکه با مخلوطی از حق و باطل به پیش میرود؛ عثمان میخواست کارهای خلافت را به باطل محض انجام دهد، پس امر خلافت بر او تمام نشد؛ اما امیرالمؤمنین (ع) میخواست احکام خلافت را بر طریقه مستقیم و سنن نبوی جاری کند، پس آنچه میخواست حاصل نشد؛ اما ابوبکر و عمر مقداری حق و مقداری باطل را مخلوط کردند، پس کارها بر طبق اراده آنان جریان پیدا کرد. همین که امروزیها میگویند باید مطابق مصلحت عمل کرد، مصلحت اقتضا میکند دروغ بگویند، مصلحت اقتضا میکند خلاف حق عمل کنند، حق و باطل را مخلوط کنند و مردم را قانع کنند!
این روایت را در شرح خطبه 16 ذکر میکند؛ البته این روایت سندی ندارد، اما