ضمن اين كه حضرت راه خودشان را منحرف كرده و به مدائن رفتند و حدود هشتصد نفر از مدائن و تعدادي ديگر هم از جاهاي ديگر به سپاه ايشان پيوستند، اين معجزه را هم كه از عجايب معجزات است به ياران خود نشان دادند؛ البته اين حديث طولاني است و مطالب ارزنده ديگري در آن ذكر شده كه به دليل خارج بودن از موضوع بحث از آنها صرف نظر ميكنيم.
"قال السيد الشريف: أقول: يعني عليه السلام بالملطاط هاهنا السمت الذي امرهم بلزومه، و هو شاطئ الفرات، و يقال ذلك ايضا لشاطئ البحر، و اصله ما استوي من الارض، و يعني بالنطفة ماء الفرات، و هو من غريب العبارات و عجيبها"
(سيد رضي (ع) ميفرمايد: مقصود حضرت از "ملطاط" در اينجا سمتي است كه حضرت دستور دادند سير كنند، و آن كنار فرات است، و به كنار دريا نيز ملطاط گفته ميشود، و ريشه كلمه عبارت است از زمين صاف، و مقصود از "نطفه" آب فرات است، و اين تعبير از عبارتهاي عجيب و غريب ميباشد.)