صفحه ۶۳۰

است، چون در حقیقت ظاهر و آفتابی شده است. می‎فرمایند: دنیا خانه و سرایی است که فانی شدن آن مقدر شده؛ یعنی این خانه همیشگی نیست، فناپذیر و نابود شدنی است؛ "و لاهلها منها الجلاء" اهل دنیا هم از این دنیا رفتنی هستند، برای اهل دنیا رفتن از آن مقدر شده است. "هی حلوة خضرة" این دنیا شیرین و سرسبز است؛ مقصود متاع دنیاست که برای اهل دنیا هم شیرین است و هم سرسبز و خرم، البته دلربایی متاع دنیا و جاذبه آن مقصود است؛ این مقام و ریاست دنیا، آن ثروت و زر و زیور دنیا، آن باغ و کاخ و ماشین دنیا دلربایی دارند و برای اهل دنیا شیرین می‎باشد، اهل دنیا از ریاست دنیا لذت می‎برند و به همین خاطر هم برای رسیدن به آن به همدیگر تملق می‎گویند و گاهی جنگ و نزاع می‎کنند، آن همه جنگ و قتل و غارتی که می‎شود همه برای رسیدن به ریاست دنیا و برای بسیاری رسیدن به زر و سیم دنیاست، اینها همه دلیل است که متاع دنیا جاذبه و دلربایی دارد.

"و قد عجلت للطالب" یعنی دنیا به طرف طالبین خود عجله می‎کند و به سرعت به طرف آنها می‎آید. نگویید خیلی ها دنبال دنیا می‎دوند و دنیا گیرشان نمی آید، برای این که آنها راهش را نمی دانند، اگر کسی اهل دنیا باشد و بر حسب طبع علل و اسباب را فراهم کند، مقدمات هر کاری را درست فراهم کند طبیعتا دنیا هم برایش فراهم می‎شود، البته این طور هم نبوده که بدون مقدمه و زحمت چیزی به کسی بدهند یا مثلا سقف را سوراخ کنند و چیزی پایین بریزند.

"و التبست بقلب الناظر"، "التبست" از ماده "لبس" به معنای پوشش و چسبیدن است؛ می‎فرماید: هر کسی به دنیا نگاه کند این دنیا به قلب او می‎چسبد، یعنی در قلب او جا می‎گیرد، از بس دلرباست هر کس که با چشم خریداری به دنیا نگاه کند، دنیا چشم او را می‎گیرد، مورد پسند او واقع می‎شود، این طور نیست که زر و زیور و مال و مقام دنیا به چشم بیننده زشت بیاید، همه آن را می‎پسندند و آن را

ناوبری کتاب