صفحه ۶۲۶

می‎پردازند، اینجا مقصود حضرت این است که کار نیک مصقله دوامی نداشت، هنوز مدح کنندگان شروع به مدح او نکرده بودند که او یک کار زشتی انجام داد و ستایش کننده را خاموش کرد؛ هنوز یک کار نیک نکرده یک کار زشت انجام داد؛ "لا صدق واصفه حتی بکته" تشویق کننده خود را به سرزنش کننده خود تبدیل کرد.

مهلت به بدهکاران بیت المال

"و لو اقام لاخذنا میسوره، و انتظرنا بماله وفوره"

(اگر می‎ماند و فرار نمی کرد آنچه را قدرت داشت از او می‎گرفتیم، و منتظر زیاد شدن مال او می‎شدیم.)

نه این که مصقله با حضرت امیر(ع) در بازپرداخت بدهی خود صحبت نکرده و نمی دانست که آیا حضرت به او مهلت می‎دهد یا نه و بدون توجه فرار کرد، حالا حضرت دارند او را سرزنش می‎کنند که اگر نرفته بود و به ما می‎گفت هرچه فعلا داشت از او می‎گرفتم و بقیه را صبر می‎کردم تا هنگام توانایی او.

خطبه 45

بسم الله الرحمن الرحیم

و من خطبة له (ع):

"الحمد لله غیر مقنوط من رحمته، و لا مخلو من نعمته، و لا مأیوس من مغفرته، و لا مستنکف من عبادته، الذی لاتبرح منه رحمة ، و لاتفقد له نعمة ، و الدنیا دار منی لها الفناء، و لاهلها منها الجلاء، و هی حلوة خضرة ، و قد عجلت للطالب، و التبست بقلب الناظر، فارتحلوا عنها باحسن ما بحضرتکم من الزاد، و لاتسألوا فیها فوق الکفاف، و لاتطلبوا منها اکثر من البلاغ"

ناوبری کتاب