جنگ با او را آغاز میفرمود.
عقیده حضرت در مورد جنگ با معاویه این است که چون رسول خدا(ص) از این جنگ خبر داده پس جنگ حتمی است، وگرنه باید به اخبار غیبی رسول خدا(ص) کافر شویم، ولی عجله در کار جنگ را هم جایز نمی داند.
علت سقوط عثمان
"انه قد کان علی الناس وال أحدث أحداثا، و أوجد للناس مقالا، فقالوا، ثم نقموا فغیروا"
(عثمان بر امت حکومت میکرد و بدعتهای چندی پدید آورد، و سبب گفتگو بین مردم شد، و ایشان هم گفتند، و نسبت به او بی میل شدند و تغییرش دادند.)
در این قسمت به جریان عثمان که معاویه خونخواهی او را بهانه کرده بود اشاره میکنند و میفرمایند: "انه قد کان علی الناس وال احدث احداثا" عثمان بر مردم حکومت میکرد و چیزهای تازه ای را احداث کرد؛ مقصود این است که چیزهایی را که در دین نبود در دین وارد کرد؛ یعنی بدعت گذاری کرد "و اوجد للناس مقالا" و با این کارهایی که میکرد در بین مردم علیه خودش حرفهایی درست کرد، "فقالوا" یعنی وقتی کار خلاف میکرد مردم هم این طرف و آن طرف خلافهای او را به زبان میآوردند، "ثم نقموا" بعد از آن که هی پشت سرش حرف میزدند کم کم این حرفها به میتینگ و تظاهرات کشیده شد. مثل زمان شاه که اول مردم بر اثر خلافکاریهای او جرأت پیدا کردند کارهای خلاف او را به زبان بیاورند، و بعد هم جرأتشان بیشتر شد و تظاهرات به راه انداختند، اینجا هم حضرت میفرمایند: خود عثمان با این کارهای خلافی که میکرد مردم اول حرفش را زدند، "ثم نقموا" بعد شورش کردند، "فغیروا" بعد هم تغییرش دادند؛ یعنی با کشتن او را از کار برکنار کردند و کس دیگری (علی (ع" را به جای او آوردند.