فرموده اند این طور نیست که جریر برود و ما دنبال کار را رها کنیم، من برای جریر وقت تعیین کرده ام "قد وقت لجریر وقتا لایقیم بعده" یعنی من برای جریر وقت تعیین کرده ام که بیش از آن نماند، "الا مخدوعا" مگر این که معاویه دفع الوقت کند و بخواهد با امروز و فردا کردن جریر را سرگرم کند و خود را مجهز نماید، که اتفاقا معاویه همین کار را هم کرد، و چون میدانست تا وقتی نماینده علی (ع) در شام است آن حضرت تصمیم نمی گیرد، از این رو هرچه جریر مطالبه جواب میکرد معاویه میگفت بگذار فکر کنیم و جواب دهیم، و دفع الوقت و امروز و فردا میکرد؛ حضرت هم اینجا به اصحاب خود میفرمایند: من برای جریر وقت تعیین کرده ام که مثلا تا سه ماه دیگر اگر جوابی نداد پیش معاویه نمان و بعد از این مدت دیگر معطل جواب نباش؛ "او عاصیا" و یا این که جریر خودش فریب بخورد و طرفداری معاویه را اختیار کند و در حقیقت علی را به معاویه بفروشد.
"و الرأی عندی مع الاناة"، "اناة" به معنای تأنی است؛ میفرمایند: رأی و عقیده من صبر و تأنی در این مورد است، "فأرودوا" پس شما هم با ارفاق و مدارا حرکت کنید. "ارواد" به معنای تأنی کردن است؛ برای این که اصولا در شروع جنگ باید صبر و تأنی کرد؛ و بعد در رابطه با آمادگی اصحاب خود میفرمایند: "و لا اکره لکم الاعداد" اما از این که خودتان آماده و مهیای جنگ باشید - به این معنا که مثلا شمشیرهایتان را تیز کنید، خرج سفرتان را فراهم کنید، اسبهای خوب و چالاکی تهیه کنید - من حرفی ندارم و شما را از آن منع نمی کنم.
یک وقت است از من میخواهید که همین الان بگویم ایها الناس حرکت کنید، که من با وجود فرستادن جریر حاضر به چنین کاری نیستم؛ چون باید صبر کنیم تا خبر جریر معلوم شود؛ ولی یک وقت است که میخواهید آمادگی داشته باشید، خوب من حرفی ندارم، و چه عیبی دارد که لشگر آمادگی آن را داشته باشند که اگر معاویه بخواهد به لجاجت خود ادامه دهد به او حمله کنیم و کلکش را بکنیم.