برگشتند و کوفه را مرکز حکومت قرار دادند، اصحاب حضرت اصرار داشتند تا معاویه جان نگرفته است حساب معاویه را هم برسیم؛ برای این که معاویه طغیان کرده و حاضر نیست به انتخاب حضرت تن در دهد.
معاویه از زمان عمر بعد از مرگ برادرش یزید بن ابوسفیان به حکومت شام منصوب شده، و چون از همان اول در فکر ریاست و قدرت بود در زمان عثمان هم به گونه ای عمل میکرد تا پس از او خود را حاکم مسلمین کند، و لذا با پول شامات به هر طوری که بود از خود تبلیغ میکرد، بعد از کشته شدن عثمان و روی کار آمدن حضرت امیر(ع) هم سوژه خوبی به دست آورده بود.
با وجودی که عثمان اقارب نزدیک داشت، اما معاویه برای تحکیم قدرت خود و برای این که به بهانه خونخواهی عثمان مخالفین حضرت علی (ع) را دور خود جمع کند و حکومت خود را تثبیت کند، میگفت عثمان از بنی امیه بوده من هم از بنی امیه هستم، بنابراین من باید قاتلین عثمان را قصاص کنم. معاویه با وجود این که میدانست قاتلین عثمان یک عده شورشیان مصری بوده اند ولی به دروغ گناه را به گردن بسیاری از دوستان مخلص حضرت امیرالمؤمنین (ع) که از مهاجرین و انصار بودند انداخته بود و میگفت علی باید اول قاتلین عثمان را تحویل من بدهد تا من آنها را قصاص کنم و بعد بیاییم حاکم مسلمین را معلوم کنیم، او گاهی هم میگفت ما وقتی حکومت علی را به رسمیت میشناسیم که علی قاتلین عثمان را به ما تحویل دهد.
معاویه قصدش از این یاوه گویی ها این بود که اولا بهانه ای برای نرفتن زیر بار حکومت علی (ع) در دست داشته باشد، و ثانیا قلمداد کند که علی (ع) حامی قاتلین عثمان است و چنین فردی لیاقت حکومت بر مسلمین را ندارد، و ثالثا بیعت کنندگان با آن حضرت را قاتلین عثمان معرفی کرده باشد.
حضرت علی (ع) پس از آن که اصحابش اصرار کردند که با معاویه جنگ