صفحه ۶۰۹

برای اثری است که از کاری باقی می‎ماند؛ مثلا وقتی جایی را جارو می‎زنیم آن خاک و آشغال دم جارو را "کناسة" می‎گویند که بر وزن فعالة است، همچنین پارچه ای را که قیچی می‎کنند به آن پارچه ای که از دم قیچی می‎ریزد و اثر قیچی کردن است "قراضة" می‎گویند، قلم را که می‎تراشند به آن خرده چوبها "قلامة" می‎گویند، همه اینها بر وزن "فعالة" است. حالا اینجا حضرت فرموده "صبابة" بر وزن "فعالة" و از ماده "صب" به معنای ریختن است؛ "صبابة" یعنی ته مانده آبی که پس از ریخته شدن ته ظرف مانده است، چقدر ناچیز و بی مقدار است ! مثل این دنیا مثل همان آب ته مانده است و به همان اندازه بی ارزش و بی مقدار است ! "کصبابة الاناء اصطبها صابها" این عبارت دنباله همان تشبیه است؛ یعنی مانند ته مانده ظرفی که ریزنده اش آن را ریخته باشد، که شاید یک قطره ای بیش نمانده باشد.

"اصطبها" از ماده "صب" به معنای ریختن است، و چون به باب افتعال رفته "اصتب" شده، "ت" به مناسبت فاءالفعل که "ص" است قلب به "ط" شده؛ یعنی ریخته است آن را "صابها" ریزنده اش.

سفارش به آخرت گرایی، و معنای فرزند دنیا یا آخرت بودن

"الا و ان الاخرة قد اقبلت و لکل منهما بنون، فکونوا من ابنأ الاخرة ، و لاتکونوا ابنأ الدنیا؛ فان کل ولد سیلحق بامه یوم القیامة"

(آگاه باشید که آخرت روی آورده است و برای هر یک از دنیا و آخرت فرزندانی هست، پس شما فرزندان آخرت باشید نه فرزندان دنیا؛ زیرا که در قیامت هر کسی به مادرش ملحق می‎شود.)

اقبال کردن آخرت به این است که عمر انسان تمام می‎شود، می‎میرد و از این دنیا می‎رود، مرگ که نزدیک شد مثل این است که آخرت نزدیک شده باشد، گرچه در واقع آخرت هم نزدیک می‎شود؛ اگر یک روز از عمر این دنیا برود، یک روز

ناوبری کتاب