حضرت در قسمتی از نامه خود به مالک اشتر روی عهد و پیمان تکیه میکند و خصوصا در عهد و پیمان با دشمن میفرماید: "و ان عقدت بینک و بین عدوک عقدة او البسته منک ذمة فحط عهدک بالوفاء"نهج البلاغه عبده، نامه 53 اگر بین خود و دشمن عقد و قراردادی گذاشتی به عهد و پیمانت گرچه او دشمن و کافر است وفا کن، و مبادا نقض عهد و پیمان کنی. همه ملل و تمام کشورهای دنیا این قول و قرار و این عهد و پیمان را دارند، همه با هم قول و قرار دارند و معاهده میبندند، و اگر بنا شود به عهد و پیمانها توجه نشود و روی آن پا بگذارند هیچ کس به دیگری اعتماد نمی کند، و هیچ کس با دیگری ارتباط برقرار نمی کند و همه معاملات مردم به هم میخورد؛ زیرا همه معاملات بر اساس همین وفای به عهد و پیمان است. لذا وفای به عهد و پیمان چه در روابط بین اشخاص، چه در روابط بین حکومت و ملت یا ملت و حکومت، و چه در روابط بین دو دولت، و چه در رابطه انسان با خدا، از واجبات است و همه باید ملتزم به آن باشند، اگر همه به آن عمل میکردند صفا و صمیمیت بین مردم و دولت، بلکه دولتها و ملتها برقرار میشد و مردم دنیا از اعتماد بیشتری برخوردار بودند، و شاید به همین جهت هم باشد که میفرمایند: "و لا اعلم جنة اوقی منه" من سپری حفظ کننده تر از وفای به عهد سراغ ندارم؛ یعنی وفای به عهد انسان را از فتنه های دنیا بهتر از هر چیز حفظ میکند.
"و لایغدر من علم کیف المرجع" و کسی که بداند بازگشتش چگونه است مکر و حیله نمی کند. "غدر" به معنای ترک وفاست، کسی که ترک وفا کند در حقیقت حیله و مکر میکند، و اصل لغت "غدر" به معنای ترک است، در آیه شریفه هم آمده: (مال هذا الکتاب لایغادر صغیرة و لا کبیرة الا احصیها)سوره کهف، آیه 49 این نامه عمل هیچ چیز کوچک و بزرگی را ترک نکرده است؛ به گودال آب باران هم که "غدیر" میگویند