صفحه ۶۰۱

در حقیقت یکی از معانی صدق وفای به عهد و پیمان است.

البته وفای به عهد توسعه دارد و منحصر به یک عهد و پیمان کوچک بین دو نفر نیست، بلکه شامل عهد و پیمانهای بزرگ و بین المللی هم هست؛ مثلا عهد و پیمان ملت با حکومت، و عهد و پیمان حکومت با مردم، یعنی همین وعده هایی که دولت به مردم می‎دهد، و عهد دولتی با دولت دیگر، و همچنین عهد و پیمان انسان با خدا و عهد و پیمان خدا با بندگان خود، البته خدا به عهد و پیمان خود با بندگان عمل می‎کند و شک و تردیدی هم در آن نیست، این بندگان خدا هستند که به عهد و پیمان خود با خدای جهان پایبند نیستند. عهد و پیمان بندگان با خدا این است که به خدا وعده داده اند متابعت از شیطان نکنند، قرآن شریف فرموده است: (الم اعهد الیکم یا بنی آدم ان لاتعبدوا الشیطان)سوره یس، آیه 60 آیا عهد و پیمان نبستید که متابعت از شیطان نکنید؟ این که با خدای خود قول دادی که مسلمان باشی و غیر از او را عبادت نکنی، این عهد و پیمان با خداست و باید به آن وفا کنی، اگر از عبادت خدا سر باز زدی در ایمانت راستگو نبوده ای، اگر به لوازم ایمان که پاکدامنی و تقوی است عمل نکردی در عهد و پیمان و در صداقت و راستگویی تو خلل است. بعد به همین مناسبت فرموده اند:

"و لا اعلم جنة اوقی منه" هیچ سپری را حفظ کننده تر از وفا سراغ ندارم. "جنة" به معنای سپر است، سپر انسان را در جنگ از ضربه دشمن حفظ می‎کند، اینجا حضرت وفا را به سپر تشبیه فرموده اند؛ چون وفای به عهد انسان را از بسیاری از رذایل حفظ می‎کند. "اوقی" افعل التفضیل است از ماده "وقی" و به معنای حفظکننده تر است؛ فرموده: من از این وفای به عهدی که گفتیم همراه صدق و راستگویی است چیزی را حفظ کننده تر ندیده ام، سپر خوبی است برای این که انسان را از هر خلافی حفظ کند.

ناوبری کتاب