عین التمر دعوت میکردم سنگینی کردید مانند سنگینی کردن شتر لاغری که پشتش زخم است؛ شتری را که پشتش زخم است و قدرت بار بردن ندارد، وقتی بخواهند آن را برای بار بردن ببرند، به زودی از زمین بلند نمی شود و خود را به زمین میچسباند، اینجا حضرت افرادی را که برای جنگ احساس خستگی میکنند و حاضر به جنگ نمی شوند تشبیه به شتر لاغری فرموده که بر اثر درد پشت حاضر به بار بردن نیست. "نضو" به شتر لاغر میگویند. "ادبر" به معنای شتری است که به درد پشت مبتلا شده است؛ وقتی شتر لاغری به این درد مبتلا شود، درد و نگرانی آن بیشتر از شتر چاق است، و حضرت هم خواسته اند بی حالی بیشتری را برای آنها ثابت کنند.
"ثم خرج الی منکم جنید متذائب ضعیف (کأنما یساقون الی الموت و هم ینظرون)سوره انفال، آیه 6"
(سپس سپاه اندکی از سوی شما به سوی من آمد نگران و ناتوان، مانند این که آنها به سوی مرگ فرستاده میشوند و آنها مرگ را میبینند.)
"جنید" تصغیر "جند" به معنای لشگر کوچک و اندک است. "متذائب" از ماده "ذئب" است، "ذئب" به معنای گرگ و "متذائب" به معنای مضطرب است، گرگ را چون هنگام ربودن گوسفند مضطرب است "ذئب" گویند، گرگ در عین حال که شجاع است مضطرب هم هست. یعنی بعد از آن همه تحریک و تحریص هایی که من در مورد جمع آوری یک لشگر بزرگ داشتم، یک لشگر کوچکی از شما به طرف من آمد که ضعیف و مضطرب بودند و مثل این بود که داریم آنها را به طرف مرگ میبریم و آنها مرگ را نظاره میکنند. این که حضرت آنها را به گرگ مضطرب تشبیه فرموده، برای این است که همان تعداد اندک (سیصد نفر) هم از روی ناچاری حاضر به جنگ شدند و دلهره و اضطراب در آنها نمایان بود. حضرت با تضمین جمله ای از سوره انفال مقصود خود را که وحشت شدید این گروه است بیان فرموده اند.