صفحه ۵۸۵

قوه غضب برای این است که انسان در مقابل حمله دشمن بیگانه به مال و جان و دین و عقیده راستین از خود دفاع کند؛ در اینجا هم حضرت امیرالمؤمنین (ع) در برابر حمله ناجوانمردانه معاویه به شهرهای تحت سلطه آن حضرت از مردم می‎خواهد که بی تفاوت نباشند، ولی آنها بی توجه بودند، می‎فرمایند: "اقوم فیکم مستصرخا" در بین شما در حالی که فریاد می‎زنم ایستاده ام. "صراخ" آن فریادی است که انسان از روی دلسوزی می‎زند، می‎فرمایند: من در بین شما ایستاده ام و از روی دلسوزی فریاد و ناله می‎زنم. "و انادیکم متغوثا" و شما را صدا می‎زنم در حالی که استغاثه می‎کنم؛ "متغوثا" حال است، یعنی در حالتی که الغوث الغوث می‎کردم و از شما کمک می‎خواستم.

پیامد نافرمانی ها

"فلاتسمعون لی قولا، و لاتطیعون لی امرا، حتی تکشف الامور عن عواقب المساءة"

(پس نه سخن مرا گوش می‎کنید، و نه دستورم را اطاعت می‎نمایید، تا این که نشانه های پیشامدهای بد برایتان ظاهر شد.)

من آن همه برای شما دلسوزی می‎کنم و از روی دلسوزی فریاد می‎زنم و استغاثه می‎کنم ولی شما دنبال کار خود هستید و هیچ حرفم را گوش نمی کنید. "و لاتطیعون لی امرا" و هیچ فرمانی را هم از من اطاعت نمی کنید "حتی تکشف الامور عن عواقب المساءة" تا این که نشانه های عواقب بد برایتان ظاهر شده.

این عبارت را دو جور خوانده اند: یکی این که "تکشف" فعل ماضی از باب تفعل خوانده شود؛ یعنی شما غیرت به خرج ندادید بدبختی هم شامل حال شما شده؛ همین که معاویه نعمان بن بشیر را فرستاده از بدبختی شماست. ولی اگر "تکشف" خوانده شود فعل مضارع است و معنا چنین می‎شود که: شما حالا غیرت به خرج نمی دهید و قرائن نشان می‎دهد که بعدا بدبختی نصیب شما می‎شود.

ناوبری کتاب