مرگ برای دوست و دشمن
"فماینجو من الموت من خافه، و لایعطی البقاء من احبه"
(کسی که از مرگ بیم داشته باشد بالاخره نجات و رهایی برای او نیست، و کسی که دوستدار زنده بودن باشد همیشه زنده نخواهد ماند.)
ابن ابی الحدید و دیگران عقیده دارند این جمله از نظر معنا ربطی به جملات قبل ندارد و مرحوم سید رضی آن را از جای دیگر آورده و به این خطبه چسبانده است،شرح ابن ابی الحدید، ج 2، ص 299 و خلاصه اش این است که میفرمایند: مرگ خواهی نخواهی برای انسان حتمی است و بالاخره گریبان انسان را میگیرد؛ تو از مرگ بترسی یا نترسی، دوست داشته باشی زنده بمانی یا نه، آخر مردنی هستی و مرگ به سراغت میآید.
قرآن شریف فرموده است: (اینما تکونوا یدرککم الموت ولو کنتم فی بروج مشیدة)سوره نساء، آیه 78 اگر در برجهای بلند و محکمی هم باشید مرگ را درک میکنید، اجل فرا میرسد و بالاخره میمیرید.
"فما ینجو من الموت من خافه" کسی که از مرگ میترسد از مرگ نجات پیدا نمی کند، "و لا یعطی البقاء من احبه" و این طور نیست که هر کس از ماندن در دنیا خوشش میآید از مرگ نجات پیدا کند، البته احتمال دارد که ضمیر در "احبه" به "الموت" برگردد، و روی این احتمال معنا این میشود: آن کسی هم که مرگ را دوست دارد خواهد مرد.