صفحه ۵۷۷

"فاما اولیاء الله فضیاؤهم فیها الیقین" اما دوستان خدا وقتی که با چیزهای شبهه ناک برخورد می‎کنند روشنایی آنها یقین است؛ یعنی به چیزی که یقین دارند واقعا حق است عمل می‎کنند، چیزهایی را که یقین به حق بودن آن ندارند و چیزهایی را که به نظرشان شبهه ناک است رها می‎کنند و سراغ آن نمی روند. "و دلیلهم سمت الهدی" یعنی دلیل و راهنمای دوستان خدا در هنگام مواجه شدن با شبهه طریقه هدایت است. "سمت" به معنای طریقه است. مقصود این است که دوستان خدا دنبال راه هدایت هستند و شبهه در آنها اثر ندارد.

"و اما اعداء الله فدعاؤهم فیها الضلال، و دلیلهم العمی"

(و اما دشمنان خدا پس دعوت آنان به ضلالت و گمراهی است، و راهنمای آنان کوری آنان می‎باشد.)

دشمنان خدا در چیزهای شبهه ناک به طرف ضلالت و گمراهی دعوت می‎کنند. "و دلیلهم العمی" و راهنمای آنان کوری آنان است. در این جمله "و دلیلهم العمی" دو احتمال است: یکی این که کوری دشمنان خدا مایه گرایش خودشان به شبهات می‎شود؛ چون کورند و حق را نمی بینند، زر و زیوری که باطل را جلوه داده آنها را فریب می‎دهد و در شبهات غرق می‎شوند. احتمال دوم این است که این دشمنان خدا از کوری دیگران سوء استفاده می‎کنند و آنها را به وسیله کوری ای که دارند فریب می‎دهند و در راه باطل می‎اندازند.

بنابراین شبهه چیزی است که به حق شباهت دارد و فریب دهنده است، افرادی که از اولیاء خدا هستند، چون هدفشان هدایت و رسیدن به حق است آنچه را که تشخیص می‎دهند حق است عمل می‎کنند و آنچه برای آنها مشتبه باشد و نتوانند حقانیت آن را اثبات کنند از آن پرهیز می‎کنند، ولی دشمنان خدا چون دنباله رو باطل هستند به وسیله کوری ای که دارند شبهه ناک را عمل می‎کنند و یا از کوری دیگران سوء استفاده می‎کنند و آنها را فریب می‎دهند و در شبهات وارد می‎کنند.

ناوبری کتاب