و اخبار را به دست میآوردم و امر به معروف و نهی از منکر میکردم. "و نطقت حین تمنعوا" نطق میکردم و سخن میگفتم وقتی که دیگران مانع داشتند و ابا میکردند. در بعضی نسخه ها "حین تعتعوا" آمده،منهاج البراعة، ج 4، ص 140؛ و شرح ابن ابی الحدید، ج 2، ص 284 "تعتع" به معنای این است که انسان موقع سخن گفتن لکنت داشته باشد و نتواند درست حرفش را بزند. به هرحال مقصود حضرت این است: آن وقتی که مردم از ترس، قدرت سخن گفتن و دفاع از حق را نداشتند من سخن میگفتم و به وظیفه خود عمل میکردم.
"و مضیت بنور الله حین وقفوا، و کنت اخفضهم صوتا، و اعلاهم فوتا"
(و به نور خدا گذشتم زمانی که آنها حیران و سرگردان بودند، صدایم از همه آهسته تر بود، ولی از همه پیش گام تر بودم.)
"مضیت" از "مضی" به معنای گذشتن است. "وقفوا" از "وقوف" و در مقابل "مضی" است؛ یعنی من به وسیله نور خداوند پیش رفتم هنگامی که آنان حرکتی نداشتند؛ به وسیله هدایت خداوند همه چیز برای من روشن بود، اما آنها حیران و سرگردان بودند. "و کنت اخفضهم صوتا" و صدایم از همه آرامتر بود؛ کسانی که حرفشان حق است خیلی با متانت و بردباری حرف خود را با صدای ملایم بیان میکنند، اما کسانی که حرفشان حق نیست تلاش میکنند با داد و فریاد حرف خود را به کرسی بنشانند؛ اینجا حضرت میفرمایند: چون حق برای من روشن بود و از کسی هم واهمه نداشتم سخنم را با ملایمت و نرمی میگفتم، داد و فریاد نمی کردم. "و اعلاهم فوتا" ولی در مقام سبقت از همه بالاتر بودم. "فوت" در این عبارت تمیز و به معنای سبقت است، میگوییم این دو چیز با هم تفاوت دارند یعنی از هم جدا هستند، آن وقت کسی که از دیگران سبقت میگیرد یعنی از دیگران فوت (جدا) میشود و میرود جلوتر، پس "فوتا" به معنای جدایی از جهت سبقت گرفتن است.