به الجزائر رفتند، دو نفر به سیستان و بلوچستان، دو سه نفر در عمان، بالاخره این نه نفر متفرق شدند و هر دو نفری به یک منطقه ای پناه بردند، از آن دو سه نفری که به عمان پناه بردند مذهب اباضیه نهج البلاغه، خطبه 59؛ و منهاج البراعة، ج 4، ص 136 و 353؛ اباضیه منسوب به عبداللهبن اباض (م 84 ه' . ق) رهبر فکری اباضیه میباشد و گفته میشود از کسانی است که اندیشه و عملکرد خوارج را قبول نداشته و از جمع آنان خارج شده است. (نشاءة الحرکة الاباضیة، دکتر عوض محمد خلیفات، ص 79) اباضیه به شدت وابستگی خود را به خوارج نفی میکنند و معتقدند آنان از جمع خوارج خارج شده و با یکی از رهبران بزرگ آنان یعنی نافع بن ازرق درگیر شده اند. به هرحال آنچه مسلم است وی شاگرد عبداللهبن وهب راسبی خارجی بوده، و شرکت وی در جنگ نهروان به سال 37 با علی (ع) مشخص نیست، گرچه برخی دیدگاههای خوارج را تأیید نمی کرده اما بسیاری از تندرویهای آنان چون تکفیر و جنگ با حضرت را تأیید کرده است. (همان مأخذ، ص 84، و الفکر السیاسی عند الاباضیة، ص 29 و 36) در کشور عمان درست شد که عمده مردم آن از سلطان قابوس گرفته تا دیگران اباضی هستند، و هر تعداد پیرو خوارج که در دنیا وجود دارد همگی نتیجه همین نه نفر هستند. خطبه سی و ششم در نصیحت آن تعداد از خوارج است که با جوابهای حضرت قانع نشدند.
"و من کلام له (ع) فی تخویف اهل النهروان"
(و از خطبه های حضرت است در ترساندن اهل نهروان.)
نهروان رودخانه ای بوده در حدود چهار فرسخی بغداد. و اهل نهروان خوارجی بودند که در اطراف این رودخانه برای جنگ با آن حضرت اجتماع کرده بودند.
هشدار حضرت به خوارج
"فانا نذیرکم أن تصبحوا صرعی بأثناء هذا النهر و بأهضام هذا الغائط، علی غیر بینة من ربکم و لا سلطان مبین معکم"
(من شما را میترسانم از این که صبح کنید در حالتی که در میان این نهر و در بین این زمینهای پست و بلند کشته و افتاده باشید، بدون این که نزد خدای خود دلیل و برهان واضحی داشته باشید.)