که چرا حکمیت را پذیرفته اند و باید از این کار خود توبه کنند!
به طوری که نوشته اند حضرت علی (ع) در مورد جنگ با خوارج ابن عباس را فرستاد تا با آنها صحبت کند، ابن عباس با عبدالله بن کواء که یکی از خوارج بود صحبت کرد که اگر حرفی دارد با خود حضرت در میان بگذارد، او که حتی در نماز علیه حضرت شعار داده بود میترسید که حضرت او را بکشد، حضرت پیغام دادند که ما آدم کش نیستیم و اگر حرف حسابی دارید حاضریم بشنویم، بعد او با ده نفر از افرادش آمدند و حضرت آنها را قانع کردند، آنها هم قانع شدند و نسبت به گذشته خود توبه کردند ولی بقیه خوارج دوازده هزار نفر بودند که همه آنها برای جنگ با حضرت امیر(ع) اجتماع کرده بودند، باز عبدالله بن عباس جلو رفت و به آنها گفت حرف حسابتان چیست و برای چه آماده جنگید؟ گفتند ما اشکالاتی داریم و باید به خود علی (ع) بگوییم، حضرت فرمودند مطرح کنید، اینها چهار پنج اشکال داشتند و اشکال مهم آنها همین بود که چرا حکمیت را قبول کرده اند؟ حضرت به طور مستدل جواب اشکالات را بیان فرمودند و از آن دوازده هزار نفری که خود را برای جنگ مهیا کرده بودند هشت هزار نفر قانع شدند و توبه کردند، ولی چهار هزار نفر دیگر قانع نشدند و در مقابل حضرت ایستادگی کردند، حضرت هم با آنها جنگید.منهاج البراعة، ج 4، ص 133 تا 136؛ و بعض قسمت های آن در ابن ابی الحدید، ج 2، ص 265 به بعد میباشد.
مورخین شیعه و سنی نوشته اند که حضرت امیر(ع) برای هدایت این تعداد از مارقین سخنان و نصایح زیادی را بیان فرمودند، و یکی از چیزهایی که به عنوان اخبار غیبی نسبت به حضرت بیان کرده اند این است که حضرت فرمودند: از این تعداد ده نفر هم سالم نمی ماند و از لشگر ما نیز تعداد ده نفر هم کشته نمی شود، که پس از پایان جنگ معلوم شد از اصحاب حضرت فقط نه نفر شهید شده و از مارقین نیز فقط نه نفر باقی مانده بودند، این نه نفر از جنگ فرار کردند، دو نفر