صفحه ۵۵۶

به معنای معصیت کاران است؛ یعنی مانند مخالفین جفاکار حرف و دستور مرا از روی سرکشی و معصیت زیرپا گذاشتید.

"حتی ارتاب الناصح بنصحه" آنقدر با من مخالفت کردید که نصیحت کننده را هم به شک و تردید انداختید. بی گمان علی (ع) در اوامر و دستورات خود شک و تردید پیدا نمی کرد، بلکه مقصود این است که از بس شما مخالفت کردید، اگر نصیحت کننده ای غیر از من بود بسا در نصایح خود شک و تردید پیدا می‎کرد.

"و ضن الزند بقدحه" و آتش زنه از آتش دادن بخل ورزید. "ضن" به معنای بخل ورزیدن است. "زند" به آن چوبی گفته می‎شود که مثل چوب کبریت آتش گیرانه است. "بقدحه" یعنی به این که آتش را روشن کند. این هم یک تشبیه است؛ یعنی اگر چنانچه انسان یک نظری داشت و بعد همه مخالفت کردند، دیگر آدم به فکرش می‎آید که نمی تواند درست فکر کند و اگر فکر کند و نظر بدهد نظرش درست نیست. البته گفتیم که علی (ع) چنین نیست که اشتباه کند یا فکر کند که اشتباه کرده، ولی بر حسب معمول این است که اگر کس دیگری غیر از علی (ع) باشد به فکرش می‎رسد که نکند من اشتباه کرده ام.

"فکنت و ایاکم کما قال اخو هوازن"

(پس حکایت ما مانند حکایت آن مرد هوازنی است که گفته:)

یعنی حالا که به اینجا رسیدیم و شما مخالفت امر مرا کردید و در نتیجه به این شکست رسیدیم، پس مثل من و شما آن چنان است که شاعر عرب - آن مرد هوازنی - گفته است:

"أمرتکم أمری بمنعرج اللوی ____ فلم تستبینوا النصح الا ضحی الغد"

(شما را در منعرج اللوی از رأی خود آگاه کردم و رأی و دستورات خود را به شما گفتم ولی شما فایده پند مرا ندانستید مگر چاشتگاه فردا.)

در اینجا حضرت کار خود و اصحابش را به گفته این شاعر تشبیه کرده؛

ناوبری کتاب