صفحه ۵۴۰

"فراش الهام" استخوانهای ریز سر را می‎گویند. و "طاح یطیح" به معنای "سقط" می‎باشد.

عمده ترین فردی که در این مورد بهانه گیری می‎کرد اشعث بن قیس بود، این شخص در جنگ صفین هم با ادامه جنگ مخالفت می‎کرد، و اینجا هم خیلی بهانه گیری می‎کرد، حضرت هم نمی توانست او را طرد کند؛ برای این که کوفه از شهرهای جدیدالاحداثی بود که جنبه نظامی هم داشت و معمولا ترکیب یافته از قبایل مختلف بود و در حقیقت ارتش اسلام را قبایل مختلف تشکیل می‎داد، و هرگاه می‎خواستند مردم را بسیج کنند به همین رؤسای قبایل می‎گفتند، او نیز افراد قبیله خود را جمع می‎کرد. پس اگر حضرت امیرالمؤمنین (ع) می‎خواستند اشعث بن قیس فتنه گر را طرد کنند، در حقیقت یک نفر را طرد نکرده بودند بلکه یک قبیله را طرد می‎کردند و همه این قبیله علیه حضرت قیام می‎کردند، پس حضرت باید طوری عمل کند که رؤسای قبایل علیه ایشان حرکت نکنند، به قول معروف باید خیلی دست به عصا حرکت کند، چون قدرت در دست رؤسای قبایل است، از این رو می‎فرمایند: خوب آقای اشعث بن قیس "انت فکن ذاک ان شئت" اگر تو دلت می‎خواهد دشمن را بر خود مسلط کنی و دوست داری از دشمن تو سری بخوری حرفی نیست، البته ممکن است غیر از اشعث کسان دیگری هم بوده اند ولی مصداق شاخص مخالفین اشعث بن قیس بوده است، نسخه نهج البلاغه هم کلمه اشعث ندارد ولی از این جهت که او یکی از مخالفین است مصداق "انت" است،نهج البلاغه عبده، ج 1، ص 79، شرح ذیل خطبه؛ منهاج البراعة، ج 4، ص 76 عن الغارات، ج 2، ص 495؛ شرح ابن ابی الحدید، ج 2، ص 191؛ و شرح ابن میثم، ج 2، ص 82 و خلاصه سخن حضرت این است که اگر تو آزادی و عزت و شخصیت نمی خواهی، خودت می‎دانی، اما من شخصا زیر بار نمی روم.

"فاما انا فوالله دون ان اعطی ذلک ضرب بالمشرفیة" اگر دلت می‎خواهد

ناوبری کتاب