صفحه ۵۳۸

نیستند و ضربه پذیر و آسیب پذیرند، و از طرفی به فکر دفع دشمن هم نیستند.

چگونه گمراهان پیروز می‎شوند؟

"غلب والله المتخاذلون، و أیم الله انی لاظن بکم أن لو حمس الوغی و استحر الموت، قد انفرجتم عن ابن أبی طالب انفراج الرأس"

(به خدا سوگند آنها که یکدیگر را فروگذارند مغلوب می‎باشند، و به خدا سوگند به گمانم می‎رسد وقتی آتش جنگ بالا گیرد و معرکه مرگ گرم شود، شما هم مانند جدا شدن سر از بدن، از فرزند ابوطالب جدا می‎شوید.)

"متخاذلون" در مقابل "متناصرون" است، "متخاذلون" یعنی کسانی که همدیگر را رها می‎کنند، و "متناصرون" یعنی کسانی که همدیگر را یاری می‎کنند. "و أیم الله انی لاظن بکم" بعد از این که حضرت علی بارها آنها را برای جنگ تحریک کردند و آنها توجه نمی کردند می‎فرمایند: به خدا سوگند من به شما چنین گمان می‎برم که "ان لو حمس الوغی" اگر آتش جنگ شدید شد و تنور کشتار و مرگ افروخته شد علی بن ابیطالب را رها می‎کنید.

"حمس" به معنای اشتداد و شدت پیدا کردن است. "وغی" به معنای سر و صدا است؛ یعنی اگر سر و صدا زیاد شد، که کنایه از بالا گرفتن جنگ است. "و استحر الموت" و داغ شد تنور مرگ، "استحر" از ماده حرارت است، یعنی داغ شدن تنور جنگ، یعنی دیگر کشت و کشتار در جنگ بالا گرفت که مرگ برایتان نمایان شد؛ "قد انفرجتم عن ابن ابیطالب" آن وقت شما از فرزند ابوطالب جدا می‎شوید. حضرت در این جمله می‎خواهند به آنها بفرمایند: شما که با این زور حاضر به جنگ می‎شوید و تمایل قلبی ندارید، اگر آتش جنگ بالا گرفت و تنور مرگ داغ شد فرزند ابوطالب را رها می‎کنید، از فرزند ابوطالب جدا می‎شوید، "انفراج الرأس" مانند جدا شدن سر از بدن.

ناوبری کتاب