سوگند. "سعر نار الحرب" به معنای آتش گیرانه جنگ است، و مقصود از آن نیرویی است که در همان مرحله اول حمله میکند و سرنوشت جنگ را تعیین میکند، مقصود حضرت این است که یک چنین نیرویی ندارم و شما برای چنین کاری خوب مردمی نیستید.
بیداری دشمن و غفلت شما
"تکادون و لاتکیدون، و تنقص أطرافکم فلاتمتعضون، لاینام عنکم و أنتم فی غفلة ساهون"
(دشمنان به شما مکر و حیله میکنند ولی شما مکر نمی کنید، بلاد و شهرهای اطراف شما به جهت قتل و غارت نقصان میپذیرند و شما غضب نمی کنید، دشمنان شما نمی خوابند ولی شما در خواب غفلت هستید.)
بر شما مکر و حیله میشود و دشمنان شما به شما مکر و حیله میزنند ولی شما مکر و حیله نمی زنید. درباره جنگ گفته اند: "الحرب خدعة" جنگ خدعه است، باید در مقابل مکر و حیله های دشمن مکر و حیله کرد و نقشه دشمن را نقش بر آب نمود، معاویه با نیرنگ و حیله پیش میرود، ابوموسی را با مکر و حیله فریب دادند، اما شما هیچ به فکر مکر و حیله نیستید؛ "تنقص اطرافکم" به وسیله شبیخونهای معاویه و لشگر او اطراف شما نقص و کمبود پیدا میکند، بلاد شما را یکی پس از دیگری از شما میگیرند "فلا تمتعضون" ولی شما به غیرتتان برنمی خورد که غضب کنید و بروید از آنها پس بگیرید؛ راحت نشسته اید و در فکر دشمن نیستید. "لاینام عنکم" از شما خوابش نمی برد؛ از آن ترس و وحشتی که از شما دارد و شما را مزاحم منافع خود میداند خواب نمی رود و همیشه بیدار است و شما را زیر نظر دارد. "و انتم فی غفلة ساهون" اما شما در حالت غفلت و سهو و فراموشی اوقات را میگذرانید. نیروهایی که یک دل و یک زبان نباشند در مقابل دشمن نیرومند