"فقاتل بمن أطاعه من عصاه"
(پس پیغمبراکرم به وسیله افرادی که مطیعش بودند با کسانی که معصیت و نافرمانی او را میکردند مبارزه و جهاد کرد.)
هدف اسلام از جهاد دفاع از توحید و عدالت است نه کشورگشایی، برای توضیح بیشتر به شرح خطبه بیست و هفتم مراجعه کنید.
به هرحال هدف پیامبر از این جهاد نجات مستضعفین و محرومین و توحید و عدالت بود نه کشورگشایی، میخواست مردم را به سرمنزل مقصود برساند، و سرمنزل مقصود وصول به خداست، در حدیثی قدسی میفرماید: "یابن آدم خلقت الاشیاء لاجلک و خلقتک لاجلی" ای فرزند آدم من همه اشیاء را برای تو خلق کردم و تو را برای خودم.
"یسوقهم الی منجاتهم، و یبادر بهم الساعة أن تنزل بهم"
(پیامبر میخواست مردم را سوق دهد به محل نجاتشان، و عجله داشت تا قبل از این که ساعت - یعنی مرگ یا قیامت - بر آن مردم فرود آید از گمراهی نجاتشان دهد.)
پیامبراکرم آنقدر در نجات مردم از گمراهی شتاب داشت که خدا در قرآن خطاب به آن حضرت میفرماید: (لعلک باخع نفسک الا یکونوا مؤمنین)سوره شعراء، آیه 3 ای پیغمبر شاید تو داری خودت را به هلاکت میاندازی برای این که چرا ایمان نمی آورند. پیغمبر تلاش میکرد که مبادا یک فرد جهنمی شود، میخواست پیروان حق را بیشتر کند.
"یحسر الحسیر، و یقف الکسیر، فیقیم علیه حتی یلحقه غایته، الا هالکا لا خیر فیه، حتی أراهم منجاتهم، و بواءهم محلتهم"
(خسته ای در وسط راه باز میماند، و شکسته پایی متوقف میشود، پس پیامبراکرم بر بالین او میایستد تا او را به هدفش برساند، مگر آدمی که هلاک شده و در او خیری نیست، تا این که به آنها محل نجاتشان را نشان داد، و آنها را در منزلگاهشان جای داد.)