و من خطبة له (ع) و قد تقدم مختارها بخلاف هذه الروایة :
"أما بعد، فان الله سبحانه بعث محمدا(ص) و لیس أحد من العرب یقرأ کتابا، و لایدعی نبوة و لا وحیا، فقاتل بمن أطاعه من عصاه، یسوقهم الی منجاتهم، و یبادر بهم الساعة أن تنزل بهم، یحسر الحسیر، و یقف الکسیر، فیقیم علیه حتی یلحقه غایته، الا هالکا لا خیر فیه، حتی أراهم منجاتهم، و بواءهم محلتهم، فاستدارت رحاهم، و استقامت قناتهم، و أیم الله لقد کنت فی ساقتها حتی تولت بحذافیرها، و استوسقت فی قیادها، ما ضعفت، و لا جبنت، و لا خنت، و لا وهنت، و أیم الله، لابقرن الباطل حتی اخرج الحق من خاصرته"
شرح این خطبه به روایت دیگر (خطبه 104)
"و من خطبة له (ع) و قد تقدم مختارها بخلاف هذه الروایة"
(از جمله خطبه های حضرت علی (ع) است و قبلا گذشت مختار خطبه به خلاف این نقل.)
"أما بعد، فان الله سبحانه بعث محمدا(ص) و لیس أحد من العرب یقرأ کتابا، و لایدعی نبوة و لا وحیا"
(اما بعد از حمد و ثنای خداوند، به درستی که خداوند منزه از هر عیب و نقصی برانگیخت حضرت محمد(ص) را در حالی که نبود هیچ یک از عرب که کتاب آسمانی بخواند، و نبود هیچ کس هم که ادعای پیغمبری و وحی کند.)
نه به این معنا که خودشان ادعای نبوت نداشتند بلکه به این معنی که نمی گفتند پیغمبری از طرف خدا برای ما آمده، میگفتند لات و هبل خدای ما هستند، کار به جایی رسیده بود که به وسیله خرما بتی درست میکردند و در مقابل او سجده میکردند، بعد هر وقت گرسنه میشدند خدا را میخوردند تا وقتی دوباره خرما پیدا کنند و خدایی بسازند!