صفحه ۵۲۰

که جلودار بود، "میمنة" قسمت طرف راست، "میسرة" قسمت طرف چپ، "قلب" قسمتی که در وسط بود، "ساقة" قسمتی که در عقب لشکر بود. و این قسمت به یک حساب نقشش از همه بیشتر بود؛ زیرا اولا مانع از فرار ارتش می‎شدند، و ثانیا مداوا و حمل مجروحین و واماندگان از جنگ به عهده این قسمت بود، و ثالثا کلیه تدارکات ارتش از آذوقه و وسائل جنگی به عهده اینها بود. ضمیر "ها" در کلمه "ساقتها" و "حذافیرها" به گفته ابن ابی الحدید به جاهلیتی که مفهوم از کلام حضرت علی است برمی گردد.

اما این که حضرت علی (ع) می‎فرماید من در ساقه ارتش جاهلیت بودم، نه به این معناست که من جزء لشکر جاهلیت و کفر بودم، بلکه به این معناست که من ارتش جاهلیت را سوق می‎دادم و می‎راندم که متفرق شوند و حقیقت جای آن را پر کند. "حذافیر" جمع "حذفور" و "حذفار" به معنای جانب است.

خلاصه حضرت می‎فرماید: با تمام وجود و از هر طرف تمامی جاهلیت و رسوم آن را متفرق کردم، تا این که این جاهلیت با تمام وجودش پشت کرد و فرار کرد، و من در تمامی مبارزات هیچ گونه ترس و ضعفی از خود نشان ندادم.

هدف حضرت علی (ع) در جنگ جمل

آنچه را حضرت علی (ع) تا اینجا فرمود مقدمه ای است برای بیان مطلب بعد، می‎خواهد بفرماید: همان طور که بعثت پیامبراکرم (ص) برای ریشه کن کردن خرافات و اختلافات و رسوم جاهلیت و پیاده کردن حق بود، و من هم در تمامی مراحل با پیغمبراکرم بودم و برای پیاده شدن حق فعالیت داشتم، حالا هم که برای جنگ جمل می‎روم با این که طرف من عایشه و طلحه و زبیر هستند و مسلمانند، اما من هدفم در اینجا همان هدفی است که در زمان پیغمبراکرم (ص) داشتم، می‎خواهم حق را پیاده کنم و باطل را از بین ببرم، نه این که برای محکم کردن

ناوبری کتاب