صفحه ۴۹۲

کوهان شتر را نیز "عریکة" می‎گویند، اگر به معنای کوهان شتر باشد، وقتی کوهان شتر نرمتر باشد سواری او نرمتر است. حضرت می‎خواهد بفرماید: زبیر آدم نرمی است و می‎شود با او حرف زد؛ و طلحه غرور دارد و آدم لجبازی است، چیزهای بزرگ را کوچک می‎شمرد، کارهای بزرگی چون جنگ را که در آن مردم کشته می‎شوند و گرفتاریها دارد کوچک می‎شمرد، پس هرچه با او صحبت کنی و از عواقب و خطرات جنگ برایش بگویی فایده ندارد و در او تأثیر نمی کند.

علی (ع) در گفتگو با زبیر از نظر روانی روی یک مسأله عاطفی که خویشاوندی است تکیه می‎کند که تأثیرش بیشتر باشد، نمی گوید امیرالمؤمنین چنین می‎گوید، بلکه می‎فرماید: پسر دایی تو چنین می‎گوید. در داستان موسی و هارون وقتی حضرت موسی آمد و ریش هارون را گرفت، هارون به موسی عرض کرد (یا ابن ام )سوره طه، آیه 94 پسر مادرم، نگفت یا نبی الله. این از نظر روانی تأثیر بیشتری دارد.

ملاقات ابن عباس با زبیر اثر گذاشت و زبیر از صحنه جنگ کنار زد، آن که خیلی سرسختی می‎کرد طلحه بود، عبدالله پسر زبیر وقتی فهمید پدرش دارد از جنگ کنار می‎رود گفت: هان ای پدر از شمشیرهای علی ترسیدی، در صورتی که زبیر داشت متوجه خطای خود می‎شد، بالاخره زبیر حاضر به ادامه جنگ نشد تا این که "ابن جرموز" او را ترور کرد و حضرت علی (ع) از این ترور ناراحت شد.

"قال الشریف: اقول: هو أول من سمعت منه هذه الکلمة، أعنی "فما عدا مما بدا"

(سید رضی می‎گوید: کلمه "فما عدا مما بدا" از اول کسی که شنیده شد علی (ع) است.)

مقصود این است که "ما صرفک مما ظهر لک" چه چیز تو را منصرف کرد از آن چیزی که برایت ظاهر شده بود.

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

ناوبری کتاب